آینده پروسه صلح در آئینه تلاش های شورای صلح وسیمینارهای خارجی!

احمد ضیاء رحیمزی

هرچند از سفر رسمی هیأت شورای عالی صلح به پاکستان و اعلام برخی توافقاتی که در اسلام آباد طی مذاکرات با سران ملکی ونظامی آن کشور بدست آمد, بیش از یک هفته می گذرد ولی تا هنوز هم یک قول ثابت و واحد درمورد تعداد واسامی طالبان رها شده از زندان های پاکستان وجود ندارد وهنوزهم اقلاً خیلی ها نمی دانند که آیا پاکستان طبق وعده ای که با صلاح الدین ربانی رئیس شورای عالی صلح وهيأت همراهش داده بود, واقعاً این افراد را از زندان رها ساخته است یا خیر؟

از جانب دیگر این سؤال نیز درحلقات رسانه یی وسیاسی کشور مطرح است که حتی اگر بپذیریم که پاکستان طبق وعده قبلی خود این افراد را رها سازد, آیا این عده از سران طالبان که مدتی اقلاً بیشتر از یک سال را در زندان های پاکستان سپری نموده اند ونه تنها از جانب اداره استخبارات نظامی آن کشور یعنی آی ایس آی بلکه از جانب افراد وابسته به استخبارات امریکاوسی آی ای هم مورد بازجویی وتحقیق قرار گرفته اند, تا چه حد می توانند برای طالبان مسلح قابل اعتماد باشند, تا بتوانند در راستای مذاکرات صلح بین مقامات افغان وطالبان مسلح میانجیگری نمایند؟

آنچه از دیدظاهری در مورد سفر سه روزه هیأت شورای عالی صلح که بعداً به چهار روز امتداد یافت مشاهده می شود این است که , هیأت افغانی با استقبال خوب مقامات پاکستانی روبرو شد و دیدارهای خوبی هم با مقامات ملکی ونظامی اسلام آباد داشت , اما اینکه این مذاکرات وملاقات ها و وعده های که پاکستان به این هیأت داده است می تواند در راستای استقرار صلح وامنیت درکشور کار آمد باشد , یا خیر موضوع دیگریست که باید اندکی دقیقتر وعمیقتر به آن نگریست.
تحلیلگران وکارشناسان مسایل افغانستان وآنانیکه شناخت کافی از طرز کار کرد ونحوه برخورد مخالفین مسلح دارند, به این باورند که افراد واشخاص مربوط به تحریک طالبان وسایر گروه های مخالفین مسلح بدست حکومت افغانستان یا پاکستان می افتند, دوباره نمی توانند جایگاه سابقه خود را دراین صفوف بدست بیاورند.

بنابر این هیچ گونه اطمینانی وجود ندارد که افراد رها شده که همه افراد طیف متوسط در تحریک طالبان هستند, بتوانند دراین راستا گام های عملی ومؤثری بردارند, وحتی اگر افرادی چون ملاعبدالغنی برادر و ملا معتصم آغا که یکی روزگاری معاون رهبر تحریک ودومی هم مسؤول امور مالی آن بود, اگر بخواهند پس از تحولاتی که در مورد ایشان به وقوع پیوست نمی توانند دراین راستا نقش مؤثری ایفا نمایند , چون بعد از دستگیری این افراد توسط حکومت های افغانستان وپاکستان آنها از مقام ومنزلت قبلی خود نزد رهبری این تحریک بر خوردار بودند, را از دست می دهند ونمی توان قبول کرد اعتمادی را که رهبری طالبان برآنها داشت, دوباره بدست بیاورند.

از جانب دیگر این پرسش نیز به جای خود باقی است که چرا پاکستان به این خواست هیأت شورای عالی صلح که باید ملاعبدالغنی برادر معاون سابق تحریک طالبان نیز درجمع افراد رها شده قرار داشته باشد, موافقت نکردند؟

برخی از اشخاصی که شناخت کافی از سیاست های پاکستان ومواقف طالبان مسلح در مورد پروسه صلح دارند,به این نظرهم هستند که موضوع رهایی چند زندانی طالب , تصمیمی بود که مقامات پاکستان قبل از سفر هیأت شورای عالی صلح به آن کشور اتخاذ نموده بودند ولی خواستند با اعلان این تصمیم در زمان سفر این هیأت , بر آنها نیز احسان بگذارند وهیأت مذکور نیز که با وجود سپری شدن 25 ساعت افزون تر از موعد مقرر شان در خاک پاکستان , به نتیجه خاصی دست نیافته بودند,با دلخوشی از رهایی این افراد, آنرا دست آورد عظیمی برای خود پنداشتند وبه حیث یک موفقیت خود به خور رسانه ها دادند.

هارون رشید نویسنده و ژونالست پاکستانی در سایت اردوی بی بی سی ضمن مقاله ای که در مورد سفر صلاح الدین ربانی وهمراهانش به اسلام آباد نوشته است, به وضاحت اظهار نموده که هیأت افغانی به دلیل برآورده نشدن اهداف سفرش به پاکستان , برای 25 ساعت بیشتر در یک هوتل پنج ستاره اسلام آباد منتظر ماندند تا اینکه پس از تبادله گفتگو ها وتماس ها بین این اعضای این هیأت ومقامات پاکستانی بالاخره اعلامیه مشترک وزارت خارجه پاکستان وهیأت شورای عالی صلح به رسانه ها صادر گردید وبه این ترتیب سفر این هیأت بدون کدام دست آورد خاصی خاتمه یافت.

این نویسنده پاکستانی درمقاله مذکور همچنان می گوید که هیأت شورای صلح افغانستان از مقامات پاکستانی خواهان شریک ساختن مقام های رهبری طالبان درمذاکرات مشترک صلح بین افغانستان وپاکستان بودند که به قول نویسنده بنا بردلایل مختلفی مقامات پاکستان به این خواست هیأت شورای صلح پاسخ مثبت ندادند.

هر چند نویسنده پاکستانی با در نظر داشت دیدگاه خود این موضوع را مطرح ساخته اما رسانه های افغانی وحتی رسانه های خارجی قبل از سفر این هیأت به اسلام آباد بار ها این نکته را مطرح ساخته بودند که یکی از خواست های شورای صلح همکاری پاکستان در راستای کشانیدن رهبران طالبان افغانستان به پای میز مذاکره است.

به این ترتیب مشاهده می شود که سفر هیأت شورای صلح به اسلام آباد چندان دست آورد خاصی نداشته است وآنچه اعضای این هیأت از آن به حیث مؤفقیت خویش به رخ رسانه ها می کشند, آنچنان نیست که آنها ادعا می کنند.
از جانب دیگر وچند روز پس از آنکه هیأت شورای عالی صلح از سفر اسلام آباد به کابل برگشت, برخی رسانه ها از تدویر سیمیناری در رابطه با مذاکرات مقامات امریکایی وطالبان مسلح در دوحه پایتخت قطر خبر دادند وعده ای از تحلیلگران وبرخی رسانه ها چنان وانمود کردند که گویا تدویر این سیمینار متعاقب سفر هیأت شورای صلح به اسلام آباد نشاندهنده قدم دوم در راستای مذاکرات صلح در افغانستان است.

درحالیکه به اساس گزارش های دقیق وبه قول اشتراک کننده گان این سیمینار یک روزه, این سیمینار تنها یک برنامه علمی برای بررسی راه های علمی وعملی مذاکرات صلح بین مقامات امریکایی وطالبان مسلح بود که ازجانب مرکز “منتدی العلاقات الدولیة والعربیة” انجمن روابط جهانی وعربی که مرکز آن در دوحه قرار دارد ترتیب شده بود وهیچ نماینده طالبان مسلح , حتی از دفتر این گروه در قطر نیز در آن اشتراک نداشت.

هرچند بدون شک تدویر این گونه سیمینار ها به خصوص به شکل این سیمینار که تحت نام ” مذاکرات بین امریکا وطالبان به کدام سو؟” تدویر یافته بود, می تواند در جستجوی راه های درست واصولی مذاکرات صلح بین جوانب مختلف درگیر در جنگ افغانستان کمک نماید, ولی دو دستگی مقامات حکومت کابل وواشنگتن در مورد مذاکرات صلح , زمزمه های تکراری شرط های بیجا وبی مورد برمخالفین مسلح درمورد پیوستن آنان به پروسه صلح نشان می دهد که ارگانها ومقاماتی بلند رتبه ای در دولت کنونی کابل وجود دارند که بیشتر به ادامه جنگ وحضور کمی وکیفی بیگانگان فکر می کنند, تا به استقرار صلح وثبات در کشور.

حال تا هنگامی که حکمروایان کابل وحامیان خارجی آنها راه های حقیقی استقرار صلح وثبات درکشور را جستجو ننمایند وهمه جناحهای درگیر در جنگ افغانستان بدون پافشاری بر مواقف ونظریات خود یا هم تقاضای امتیازات برای خود , به شکل واقعی برای افغانستانی پس از 2014 نیاندیشند, بدون شک ترس وهراسی که اکنون در دل مردم کشور جا گرفته مبنی بر اینکه با خروج نیروهای امریکایی وسپرده شدن مسؤولیت های امنیتی کشور به نیروهای ناقص التجربه وناقص الاسلحه افغان, بحران عظیمی دامنگیر کشور ومردم ما خواهد شد که آنگاه به عوض مداوای درد های کنونی ملت درد دیده وجنگ زده افغان, درد ها وزخم های بیشتری نیز نصیب آن خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *