کنفرانس لوزان و آیندۀ برنامۀ اتومی ایران

 

چهارمین دور مذاکرات 5+1 به هدف یافتن راهی برای حل بحران برنامۀ اتومی ایران، در لوزان سویس روز پنجشنبه 2 فبروری هم ادامه یافت. طبق ضرب الاجل از قبل تعیین شده، قرار بود این مذاکرات تا 31 مارچ به نتیجه برسد، اما این محدودیت زمانی بعد از آن چند ساعت تمدید شد که طرفین به راه حل نزدیک شدند و توافق نهایی نیاز به مذاکرات بیشتر داشت.

پیشینۀ تحریم‌ها و مخالفت‌های غرب:

اگر به گذشته بنگریم، ایران در زمان “شاه” برنامۀ اتومی با مقاصد ظاهرا صلح‌آمیز را روی دست گرفت و تهداب نیروگاه اتومی در بوشهر در همان زمان نهاده شد. در آن زمان ایران به دلیل نزدیکی به غرب، به خاطر این اقدام مورد فشار کشور‌های غربی و اسرائیل قرار نگرفت.

در آن زمان عراق همسایۀ ایران نیز که با این کشور اختلاف مرزی داشت و در عکس العمل به این اقدام شاه، صدام حسین رئیس جمهور عراق نیز طرح ساختن نیروگاه اتومی را آغاز کرد و به این ترتیب مسابقۀ دسترسی به تکنالوژی اتومی ظاهرا به هدف غیرنظامی، میان دو کشور آغاز گردید.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این کشور درگیر جنگ با عراق شد که در نتیجۀ این جنگ، نیروگاه اتومی بوشهر که هنوز کار زیادی در آن صورت نگرفته بود، مورد حملات طیارات عراقی قرار گرفت و به شدت صدمه دید. از جانب دیگر اسرائیل که عراق را دشمن خطرناک‌تر و نزدیک‌تر به خود می‌دانست، با حمله به تاسیسات اتومی عراق، این تاسیسات را با خاک یکسان ساخت.

بعد از این جنگ، ایران برنامۀ اتومی را به صورت مخفیانه از سر گرفت. در سال 1981 غرب به برنامۀ مخفیانۀ اتومی ایران پی برد و از آن به بعد فشار‌های امریکا برای وادار کردن ایران به کنار نهادن برنامۀ اتومی‌اش آغاز شد. تاثیر گذارترین این تحریم‌ها تحریمات بانکی بود که دادوستد ایران با دنیای خارج را شدیدا به مشکل مواجه ساخت و صادرات نفت ایران را محدود نمود.

مشکل ایران این بود که بعد از انقلاب، با امریکا در مخالفت درآمد و به خصوص موضوع گروگانگیری دیپلومات‌های امریکایی در تهران خاطره‌ای را در ذهن امریکایی‌ها ایجاد کرد که تا به امروز نیز از میان نرفته است. لابی قدرتمند صهیونیست‌ها در امریکا نیز موانع بزرگ سر راه این برنامه ایجاد کرد و ایران با تعزیرات اقتصادی از طرف جامعۀ جهانی مواجه شد. در نتیجۀ این تعزیرات، بهای این برنامه برای ایران نیز به صدها ملیارد دالر بالغ شد. هرچند ایران می‌خواست به جهانیان اطمینان بدهد که برنامۀ اتومی‌اش صلح‌آمیز است، اما مخالفین ایران این ادعا را نپذیرفتند.

ایرانی‌ها خواستند تا در فرصت‌های به دست‌آمده برای بهتر ساختن روابط با امریکا سود ببرند، به این امید که امریکا در مورد برنامۀ اتومی این کشور نرمش نشان دهد. حملۀ امریکا به افغانستان در سال 2001 این فرصت را فراهم نمود و ایران با در اختیار گذاشتن فضای خویش به امریکا، به سقوط رژیم طالبان کمک کرد اما در مقابل جورج بوش رئیس جمهور وقت امریکا به جای تشکر از این اقدام ایران، این کشور را محور شرارت و همکار با تروریسم خواند.

تنها اسرائیل نبود که برنامۀ اتومی ایران را چالشی برای خود می‌دانست. کشور‌های عرب حاشیۀ خلیج فارس و عربستان سعودی نیز با این برنامه مخالف بودند. آنها به این باور بودند که اگر ایران به سلاح اتومی دست یابد، دیگر نمی‌توان این کشور را کنترول کرد. داشتن سلاح اتومی یک کشور را به محدودۀ غیرقابل تجاوز مبدل می‌سازد و دیگر نمی‌توان به هیچ صورت به این کشور حمله کرد.

اختلافات داخلی بر سر توافق با گروه 5+1:

مدیریت برنامۀ اتومی ایران به خاطر حساسیت آن به دوش رهبر این کشور آیت الله خامنه‌ای است. در رابطه با مذاکرات با غرب، در میان دولتمردان ایران دو نوع طرز فکر وجود دارد؛ گروه محافظه‌کار که معتقد اند توافق نکردن بهتر از یک توافق بد است، اما در مقابل اصلاح طلبان می‌گویند که توافق بد بهتر از توافق نکردن خواهد بود. آیت الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران هرچند تمایل روشن به جناح محافظه‌کار دارد اما در این مورد، این گروه را به سکوت فرا خوانده تا دیده شود که نتیجۀ این مذاکرات چه خواهد شد.

مخالفین ایرانی رژیم جمهوری اسلامی ایران دولتمردان این کشور را متهم می‌سازند که همیشه بدترین تصمیم‌ها را در بدترین مواقع می‌گیرند. مثلا در زمان جنگ ایران و عراق، زمانیکه ایران دست بالاتر را داشت، حاضر نشد تا با صدام حسین صلح نماید و جنگ را ادامه داد، اما زمانی به آتش بس راضی شد که برایش حکم نوشیدن جام زهر را داشت.

حالا نیز ایران این توافق را در شرایطی پذیرفت که مشکلات اقتصادی در داخل از یک طرف و تهدیدات امنیتی در خارج از جانب دیگر، ایران را در مضیقۀ شدید قرار داده است. دخالت نظامی ایران در سوریه، عراق و یمن مشکلات اقتصادی را تشدید نموده و در داخل، مردم خواهان بهبود وضع اقتصادی اند.

خواست‌های ایران از نشست لوزان:

ایران از نشست لوزان دو خواست عمده دارد:

  • حفظ دست آورد‌های علمی در عرصۀ فناوری هستوی.
  • رفع تحریم‌های اقتصادی از طرف جامعۀ جهانی به صورت فوری و به دنبال قبول توافقنامه.

اما آیا تحقق این خواست‌ها ممکن است؟ در بخش تداوم فناوری هستوی، گروه 5+1 توافق کرده اند که ایران می‌تواند 6 هزار سانترفیوژ خود را فعال نگهدارد، اما متخصصین به این باور اند که سانترفیوژ‌های ایران که ساخت روسیه است متعلق به چند دهه قبل بوده و توان غنی سازی به مراتب پائین‌تر از سانترفیوژ‌های نسل جدید را که در کشور‌های پیشرفته به کار گرفته می‌شود، داراست. حتی بعضی‌ها به این باور اند که اگر ایران محدودیت 6 هزار سانترفیوژ را بپذیرد، به مشکلات فنی مواجه خواهد شد زیرا اگر شش هزار سانترفیوژ فعلی مدت ده سال کار کند، فقط می‌تواند مواد سوخت یک سال نیروگاه بوشهر را تهیه نماید. این در حالیست که ایران می‌توانست با مصارف بسیار کمتر، سوخت غنی شده برای این نیروگاه را از خارج بخرد.

در مورد دوم یعنی رفع تحریم‌ها نیز این نکته مشخص است که تحریم‌ها فردای روز قبولی توافق از جانب ایران، از میان نخواهد رفت. توافق نهایی در 30 جون به امضا خواهد رسید و بعد از آن موضوع رفع تحریم‌ها از جانب امریکا به کنگره خواهد رفت و اتحادیۀ اروپا نیز در این مورد تشکیل جلسه خواهد داد. این پروسۀ بوروکراتیک می‌تواند تا پایان سال 2015 ادامه یابد. بخشی از این تحریم‌ها مربوط به شورای امنیت است که باید در این مجمع روی آن توافق صورت بگیرد و این کار نیز نیاز به زمان خواهد داشت. به خصوص رفع تحریم‌های بانکی که برای ایران بسیار حیاتی است.

بنابراین می‌توان گفت که آنچه را که ایران خواهان به دست آوردن آن به دنبال قبول توافق با گروه 5+1 است، به سهولت به دست نخواهد آورد و باید ماه‌ها انتظار بکشد.

نتیجه:

کشور‌های عربی و اسرائیل نگران این توافق اند و به این باور اند که توافق هستوی با ایران می‌تواند به این کشور فرصت‌های بیشتری برای مداخله در کشور‌های دیگر فراهم آورد. همین اکنون کشور‌های اتحادیۀ عرب یک اتحاد نظامی برای مقابله با مداخلات ایران در جهان عرب به میان آورده‌اند و ناتانیاهو صدراعظم اسرائیل شدیدا از یک توافق بد با ایران هشدار داد. کشور‌های عربی نگران اند که لغو تحریم‌ها موجب بلندرفتن بنیۀ اقتصادی ایران گردد و در نتیجه جنگ نیابتی این کشور در جهان عرب وسعت بیشتر یابد، اما ایران می‌گوید که هیچ توافقی که در آن تحریم‌ها لغو نگردد، قابل قبول نخواهد بود.

امریکا به این باور است که باید قبل از رفع تحریم‌ها این اطمینان به دست آید که ایران به تعهدات خویش که در لوزان داده است عمل خواهد کرد زیرا اگر تحریم‌ها لغو گردد و سپس ایران به آن عمل نکند، سال‌ها وقت لازم خواهد بود تا بار دیگر این تحریم‌ها از سر گرفته شود.

پایان

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *