روئیت هلال؛ از آرای فقهی تا واقعیت های امروزی

آیا تجلیل عید واحد در جهان اسلام رویایی تحقق یافتنی است؟

پژوهشگر: معاون سرمحقق عبدالرحمن حکیم زاد

یکی از ویژگی های شریعت اسلامی جاویدانی احکام و سازگاری آن در هر زمان و مکان می باشد؛ چیزیکه باعث شده موقعیت شریعت را در مقاطع مختلف تاریخ تثبیت نموده و شایقان آنرا بیشتر نماید.

اما گاهی اتفاق می اُفتد که قرائت های مختلف و برداشت های متعدد از نصوص دینی ذهنیت کسانی را که از دین مطالعه ندارند و یا مطالعۀ سطحی دارند، مغشوش سازد که چگونه می شود در انجام دادن یک فریضۀ دینی پیروان آن وحدت نظر و عمل نداشته باشند در حالیکه به برداشت آنها قضیه آنقدر مهم هم نیست.

از جمله مسایل مطرح امروزه، گرفتن روزه و افطار آن است که مسلمانان در کشورهای مختلف و در روزهای مختلف بنا بر روایات مختلف به روزۀ ماه رمضان می پردازند و با پایان رسیدن آن عید می نمایند.

دراین تحقیق، پس از مکث مختصر پیرامون علت اختلافِ دیدن هلال و احکام مرتبۀ آن، آنچه امروز مسلمانان نیازمند آنند مورد بحث قرار گرفته است.

مفهوم شناسی

دیدن هلال همانا دیدن مهتاب “ماه نو” می باشد تا مطابق آن به احکامی که از طریق دیدن ماه ثابت می شوند،  مانند روزه، زکات، حج، برخی معاملات تجارتی، طلاق، عدت، حضانت و نفقه، عمل نمود. 1

علت اختلاف: در رابطه به آغاز گرفتن روزه و افطار آن، روایات متعددی از پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم نقل شده است که برخی آن ازین قرار است:

  • “صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ فَإِنْ غُبِّيَ عَلَيْكُمْ فَأَكْمِلُوا عِدَّةَ شَعْبَانَ ثَلَاثِينَ”. 2

با دیدن هلال رمضان روزه بگیرید و با دیدن هلالِ شوال روزه را افطار کنید پس اگر بر شما پوشیده شد “و توان رؤیت آنرا نداشتید به این معنی که آسمان ابری بود” سی روز ماه شعبان را تمام کنید.

  • لَا تَصُومُوا حَتَّى تَرَوْا الْهِلَالَ وَلَا تُفْطِرُوا حَتَّى تَرَوْهُ فَإِنْ غُمَّ عَلَيْكُمْ فَاقْدُرُوا لَهُ”. 3

تا هلال ماه رمضان را نبینید روزه نگیرید، و تا هلال (ماه بعدی) را نبینید افطار ننمایید و اگر به وسیلۀ ابر و یا هر چیز دیگر این ماه بر شما پوشیده شود به وسیلۀ محاسبه و تقدیر خود، بدان عمل کنید.

با در نظرداشت احادیث فوق و احادیث صحیح دیگر، فقهای کرام برداشتهای مختلف نموده و به اساس اجتهاد ایشان، هلال ماه رمضان به یکی از سه روش ثابت می شود:

الف: رؤیت “دیدن” هلال رمضان با چشمان مسلح یا غیر مسلح.

ب: تکمیل سی روز ماه شعبان درصورتیکه روئیت هلال متعذر گردد.

ج: تخمین و ارزیابی حسابی نسبت به دخول هلال.

روش اول: دیدن هلال

در مورد دیدن هلال فقها اختلاف دارند که آیا منظور از آن، دیدن یک مرد عادل است یا دیدن دو نفر عادل و یا دیدن گروهی از مردمان.

فقهاي شافعي مي گویند: دیدن هلال ماه رمضان و شوال برای عموم مردم، شهادت یک نفر مسلمان عادل، عاقل و آزاد،  مشروط به اینکه بگوید: شهادت می دهم، ثابت می شود چه آسمان صاف باشد یا ابری. هر چند شهادت دهنده شخص معروفی هم نباشد. ایشان به حدیث ذیل استدلال می نمایند: “عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ تَرَاءَى النَّاسُ الْهِلاَلَ فَأَخْبَرْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أَنِّى رَأَيْتُهُ فَصَامَهُ وَأَمَرَ النَّاسَ بِصِيَامِهِ”. 4

از ابن عمر رضی الله عنهما روایت است که گفت: مردم به دیدن هلال رمضان نگاه می کردند و من به پیامبر علیه السلام خبر دادم که من هلال ماه را دیده ام، پیامبر علیه السلام با شنیدن این خبر، روزه گرفت و به مردم هم دستور داد که روزه بگیرند.

از نظر فقهای مالکیه دیدن هلال رمضان به سه طریق ثابت می شود:

1- دیدن گروهی از مردم هرچند عادل هم نباشند.

2- دیدن یک یا بیشتر از یک نفر عادل چی آسمان صاف باشد و یا ابری. اما در صورتیکه آسمان ابری بود با شهادت یک نفر عادل و دو زن، روزۀ ماه رمضان در حق مردم دیگر ثابت نمی شود بلکه فقط در حق خودشان درست است که روزه بگیرند.

3- شهادت یک نفر عادل در حق خودش و کسانی که خبر برایشان می رسد، مقبول است اما در قسمت کسانی که مسؤولیت دیدن هلال را دارند، قابل قبول نیست. همچنان حاکم مسلمانان نمی تواند شهادت یک شخص عادل را ملاک عمل به گرفتن روزه و افطار آن قرار دهد.

اما فقهای حنفیه به این نظر اند که اگر آسمان صاف باشد بخاطر اثبات رمضان و افطار آن یا عید، جمع غفیری گواهی دهند اما در صورتیکه آسمان ابری یا غبار آلود بود، در آنصورت امام دیدن یک فرد مسلمان عادل، عاقل و بالغ را می پذیرد. 5

در قسمت اینکه برای دیدن هلال ماه رمضان گواهی دو نفر عادل کافیست، روایت حسین بن حریت جدلی به آن دلال دارد: “أَنَّ أَمِيرَ مَكَّةَ خَطَبَ ثُمَّ قَالَ عَهِدَ إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنْ نَنْسُكَ لِلرُّؤْيَةِ فَإِنْ لَمْ نَرَهُ وَشَهِدَ شَاهِدَا عَدْلٍ نَسَكْنَا بِشَهَادَتِهِمَا”. 6

امير مكه حارث بن حاطب خطبه ای ایراد نمود و گفت: پیامبر علیه السلام به ما دستور داد که در صورت مشاهدۀ هلال رمضان، روزه بگیریم و اگر خود توان دیدن آنرا نداشتیم و دو نفر عادل به رؤیت هلال گواهی دهند، باید به وسیلۀ شهادت آن دو شاهد، روزه بگیریم.

پذیرش شهادت دو نفر جهت اثبات روزۀ ماه رمضان و عید، قیاس به امور شرعی دیگر است که در آن شهادت دو نفر بسنده می باشد.

به هر حال بر مسلمانان واجب است که در روز بیست و نهم ماه شعبان هنگام غروب آفتاب به دنبال رؤیت ماه رمضان باشند؛ زیرا بر مبنای این اصل که “مقدمه واجب، واجب است” جستجوی هلال رمضان برای مسلمانان واجب کفایی می باشد.

روش دوم: تکمیل سی روز ماه شعبان

طریقۀ دوم اثبات رمضان، تکمیل سی روز شعبان می باشد که بر مبنای آن گرفتن روزه لازمی می شود، البته منوط به اینکه مسلمانان درین عرصه برای اینکه به اشتباه نروند سایر ماه های قمری را نیز در نظر بگیرند زیرا اثبات بعضی ماه ها به ثبوت بعضی دیگر بستگی دارد. 7

طریقۀ سوم: تخمین و ارزیابی نسبت به دخول هلال

تعدادی از علماء با استناد به احادیثی که در آن الفاظ: إذا غَم علیکم و غُمی علیکم یا غُبی و إذا غُمی علیکم فاقدروا، آمده است، آنرا اینگونه معنی کرده اند: سی روز را برای ماه شعبان تخمین و تقدیر کنید. از قدیم عده ای از علماء تخمین ماه توسط برجهای فلکی را پذیرفته بودند چنانچه ابوحنیفه و شافعی رحمهما الله و جمهور سلف و خلف می گویند: سی روز را برای ماه شعبان تخمین و تقدیر کنید که به تبعیت از ایشان ابن العربی به نقل از امام ابوالعباس بن سریج شافعی می گوید:  نصوص وارده بصورت مطلق آمده و عبارت فاقدروا له” خطاب به کسانی است که در علم حساب و ستاره شناسی تخصص داشته باشند و عبارت “اکملوا العدة” خطاب به عموم افراد است.

اختلاف خطاب برحسب اختلاف شرایط، یک امر طبیعی است و به عنوان اساس و پایه تغییر فتوا برحسب تغییر زمان، مکان و حالت به شمار می رود. به نظر ایشان برای کسیکه از حساب و منازل قمر آگاه باشد، اگر از روی محاسبات خود و آگاهی اش به آنجا رسید که فلان روز رمضان است، روزۀ آن روز بر او واجب می شود؛ زیرا او ماه را از روی دلیل شناخته است و شبیه آن است که از روی بیّنه و دلیل و برهان دست یافته باشد یعنی محاسبات ریاضی را به عنوان بینه به شمار آورده است.

امام تقی الدین سبکی متوفای 756هجری که از فقهای بنام مذهب شافعی است، می نویسد: هرگاه حساب مانع امکان دیدن هلال ماه با چشم غیر مسلح گردد بر قاضی واجب است که شهادت شاهدان را در این باره مردود شمارد و می افزاید: لأنَّ الحساب قطعی والشهادة والخبر ظنیان، والظنی لایعارض القطعیَّ، فضلاً عن أن یقدم علیه”.

نتیجه حساب قطعی است، شهادت و خبر ظنی هستند، و ظن نمی تواند معارض و مخالف   قطعی گردد چه جایی اینکه مقدم بر قطعی گردد.

وی اضافه می کند: یکی از وظایف قاضی اینست که باید در شهادت شاهد ملاحظه کند که آیا در ارتباط با چه موضوعی گواهی می دهد که اگر دید، حس و یا مشاهده آنرا تکذیب می نماید باید آن گواهی را رد کند و برای آن اعتباری قایل نباشد. او در ادامه می گوید: شرط بینه آنست که مورد گواهی از لحاظ حسن، عقل و شرع، ممکن باشد. بنابرین هرگاه فرضاً حساب بطور قطع و یقین بر عدم امکان چیزی دلالت نماید بخاطر محال بودن مورد شهادت، قول به چنین شهادتی شرعاً حرام است. و شرع مانع از آوردن امور مستحیل است. شهادت شهود احتمال وهم غلط و یا دروغ را در بر خواهد داشت. 8

داکتر یوسف قرضاوی  از فقهای معروف جهان اسلام در عصرحاضر، پس از نقل مطلب فوق می نویسد: هنگامی که نظر شیخ سبکی در آن عصر اینگونه بوده است(که نتایج یقینی ریاضیات را بر شهادت شهود بر دیدن هلال ماه مقدم داشته اند، در صورتیکه تکامل و پیشرفت علوم ریاضی و اختر شناسی به مراتب پایین تر از امروز بوده است اکنون باید پرسید که اگر در این عصر می زیست و این همه پیشرفت علم هیئت و فلکیات را مشاهده می نمود، نظرایشان چگونه می بود؟ واضح و روشن است که پیرو علم و تکنولوژی روز می گشت.

عین نظر را محمد مصطفی المراغی رئیس جامعة الازهر داشته که شیخ احمد شاکر آنرا نقل کرده است. 9

از علمای معاصر شیخ مصطفی زرقاء و احمد محمد شاکر نیز چنان نظر دارند ولی آنچه مورد رد فقها قرار گرفته علم تنجیم یا علم النجوم می باشد که علمای آن مدعی هستند از طریق آن علم، به بعضی از امور غیبی و مربوط آینده دست می یابند و چنین ادعایی قطعاً باطل است به دلیل حدیثی که ابوداود از ابن عباس رضی الله عنهما روایت کرده که پیامبر علیه السلام فرمود: “مَنِ اقْتَبَسَ عِلْمًا مِنَ النُّجُومِ اقْتَبَسَ شُعْبَةً مِنَ السِّحْرِ”. 10

هرکه پاره ای از علم اختر شناسی بیاموزد به شعبه ای ازعلم سحر دست یافته است.

تخمین و تشخیص ماه ها براساس علم ستاره شناسی و جغرافیای نجومی که کارشناسان و صاحبنظران متخصص دارند و از آن طریق، خبر نتیجۀ تحقیقات آنها در ظرف چند ثانیه به اکناف جهان می رسد، درست می باشد.

چون مقصد ما از  علم ستاره شناسی، علم ستاره شناسی جدید است که از امکانات علمی و عملی برخوردار است که به وسیلۀ آن انسان به کره ماه صعود نمود و قادر شد که بشریت را به فضا و کرات بیشتری برساند و نسبت احتمال اشتباه در تقدیرات خود را به یک در صد هزار ثانیه رساند، از این جهت این از آسانترین اموری است که این علم ما را از هلال جدید یک ماه با خبر می سازد و اگر بخواهیم ظهور آنرا در هر افقی با فاصله دقیقه و ثانیه مشاهده کنیم، این کار را برای ما آسان می سازد. 11

دیدن هلال از ثوابت دین یا از متغیرات

یکی از شاخصه های اصلی در رابطه به فهم سنت نبوی تمییز میان هدف ثابت و وسیلۀ متغیر است که حدیث ذيل به آن اشاره دارد: “لَا تَصُومُوا حَتَّى تَرَوْهُ وَلَا تُفْطِرُوا حَتَّى تَرَوْهُ إِلَّا أَنْ يُغَمَّ عَلَيْكُمْ فَإِنْ غُمَّ عَلَيْكُمْ فَاقْدِرُوا لَهُ”. 12

روزه نگیرید تا هلال را ببینید و افطار(عید) نکنید تا آنرا ببینید مگر اینکه دیدن آن  بر شما پوشیده ماند پس در آن وقت به تخمین و محاسبه خود هلال ماه را بسنجید و در عبارتی اگر دیدن هلال بر شما پوشیده گشت به این معنی که اگر آسمان ابری بود، سی روز شعبان را کامل کنید.

این حدیث شریف اشاره یک هدف دارد و یک وسیله برای آن معین نموده است، هدف در اینجا روشن است و آن روزۀ کامل ماه رمضان است که بایستی یک روز از آن را ضایع نگرداند و یایک روز ازغیر ماه رمضان مانند شعبان یا شوال را بدان اضافه ننماید و آن وسیله ممکنی است که در توان جمهور مردم بوده که هیچ گونه تکلف و حرجی در دین آنان وجود نداشته باشد. مبرهن است که در عصر نبوت، مشاهده با چشم تنها وسیلۀ سهل و آسان بود که در اختیار عموم مردم قرار داشت. به همین خاطر حدیث به تعیین آن وسیله پرداخته است؛ زیرا اگر مردم به وسیلۀ غیر از آن مانند محاسبات ستاره شناسی مکلف می شدند آنان مکلف به تکلیف مالایطاق می شدند و امور دینی برای آنان دشوار و سخت می شد، در حالیکه خداوند جل جلاله دین را بخاطر سهولت مردم قرار داده است نه سختی و دشوار. 13

بناءً در عصر حاضر راه آسان برای مردم، قبول محاسبات ستاره شناسان می باشد که از طریق وسایل پیشرفته ای امروزه آغاز و انجام ماه ها را معلوم می کنند و با پخش یک ابلاغیه در ظرف چند دقیقه تمام مردم جهان از آن آگاه می شوند.

علاوه بر آن، دیدن هلال توسط مسلمان عاقل، بالغ و آزاد در هر گوشه ای از جهان که باشد، بالای مسلمانان دیگر حجت بوده و بالایشان لازم است که به اساس دیدن وی روزه بگیرند و افطار نمایند و مرزهای کنونی که از طرف استعمارگران غیر مسلمان میان کشورهای اسلامی ترسیم شده است، اعتبار ندارد بگونۀ که شهروندان یک کشور روزه می گیرد و شهروندان کشور دیگر می خورند. اما قضیۀ اختلاف مطالع که مسلمانان در عصور پیشین به نسبت عدم دسترسی به وسایل رسانه ای که زود تر از موضوع خبر شوند، معذورند ولی با وصف آنهم روایاتی داریم که در آن زمان هم وقتی تعدادی در یک شهر هلال را می دیدند و چشم دید خود را به شهروندان  ویا زمامداران شهر دیگر می رساندند، آنان به اساس شهادت ایشان روزه و افطار می نمودند. 14

ضرورت عید مشترک

هرچند اختلاف فقهی در دیدن هلال وثبوت رمضان و عید بربیناد آن، یک اختلاف فقی معتبر می باشد و بر اساس قاعدۀ “لا إنکار فی المسائل الإجتهادیة” هیچ گونه انکاری در مسایل اجتهادی روا نیست، پافشاری به یک دیدگاه و رد دیدگاه دیگر، در شرایطی که امت اسلامی به سر می برد به مصحلت امت نمی باشد. ولی آنچه امروز برای مسلمانان مهم تر است، وحدت صف مسلمانان می باشد که متأسفانه در سالیان پسین بنا بر عوامل مختلف، سخت آسیب دیده است. یکی از مناسبت هاییکه میتواند وحدت صف مسلمانان را تقویه کند، رمضان مشترک وعید مشترک می باشد.

داکتر یوسف قرضاوی پس از ترجیح روش حساب در اثبات هلال می گوید: سعی و کوشش در راه اتحاد مسلمانان در روزه گرفتن، عید وسایر شعایر اسلامی و شرعی آنان پیوسته یک امر مطلوبی است و نباید در راه رسیدن بدان و رفع موانع در پیشاپیش آن، مأیوس و نا امید گشت و اما آنچه که تأکید بر آن واجب است و نباید از هیچ کوششی فروگذار کرد اینست که هنگامی که در انحای جهان اسلام میان کشورهای اسلامی نتوان به وحدت کلی و عمومی رسید، حد اقل واجب است که بر وحدت جزئی مخصوص میان مردمان یک منطقه و یک کشور، اهتمام ورزیم….. 15

آنگونه که در بسیاری قضایای مهم دیگر از وسایل و ابزار تکنالوژی معاصر استفاده می نماییم، مانعی وجود ندارد اگر به خاطر تحکیم وحدت امت اسلامی در قسمت تثبیت ماه رمضان، و تثبیت ماه شوال (عید) نیز از تکنالوژی جدید استفاده نماییم و با تشکیل یک کمیته ی هلال درسطح جهان اسلام، تمام مسلمانان دریک روز روزه بگیرند و در یک روز عید نمایند. تا ازیک طرف وحدت صف مسلمانان اعاده گردد و از سویی قوت و عظمت این ایام خجسته بیشتر گردد.

به امید آن روز

مراجع:

  • الموسوعة الفقهیة، 42/ 297
  • صحیح البخاری، باب إِذَا رَأَيْتُمْ الْهِلَالَ فَصُومُوا 6/ 441.
  • همان اثر، 6/ 478.
  • سنن أبي داود، باب فِى شَهَادَةِ الْوَاحِدِ عَلَى رُؤْيَةِ هِلاَلِ رَمَضَانَ، 2/ 274.
  • الفقه الاسلامی و ادلته، 3/ 1652.
  • سنن الدارقطني، باب الشهادة علی رؤیة الهلال، 3/119.
  • الإختیالتعلیل المختار، 1/
  • فتاوای سبکی، انتشارات مکتبة القدس، قاهره، ج: 1، ص: 219- 220.
  • رسالۀ اوائل الشهورالعربیة تألیف شیخ شاکر، ص: 15.
  • سنن أبی داود، کتاب الطب، 4/ 15.
  • دیدگاه های فقهی معاصر تألیف دکتور یوسف قرضاوی، 2/ 525- 527 با اختصار.
  • صحیح مسلم، باب وجوب رمضان لرؤیة الهلال والفطر لرژیته، 5/345.
  • دیدگاه های فقهی معاصر، 1/528.
  • http://nusr.net/1/ar/dawla/dawla-taaseel/455-dawla-taaseel-29
  • دیدگاه های فقهی معاصر، ص: ج: 2، ص: 542- 543.

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *