بندر چابهار و روابط کابل-تهران-دهلینو
موافقتنامۀ توسعۀ بندر چابهار در حضور اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان، نارندرا مودی نخست وزیر هند و حسن روحانی رئیس جمهور ایران، توسط وزیران ترانسپورت سه کشور، روز دوشنبه (۲۳ می ۲۰۱۶) در تهران به امضا رسید. سران سه کشور امضای این موافقتنامه را یک گام مهم در راستای توسعۀ اقتصادی منطقه عنوان نمودند.
این موافقتنامۀ سهجانبه در هر سه کشور مورد استقبال قرار گرفت. حکومت امریکا نیز به گونۀ از این توافق استقبال کرد، ولی دو کشور منطقه که از رقبای این پروژه پنداشته میشود، تاکنون رسما در مورد امضای موافقتنامۀ بندر چابهار واکنشی نشان نداده است.
با در نظرداشت مراحل ساخت این بندر، این پروژه تا چه حد از سیاستهای منطقوی و بینالمللی متأثر گردیده است؟ و همچنان تاثیرات این پروژه، روی اقتصاد افغانستان و منطقه چیست؟
روابط سه جانبۀ ایران-افغانستان-هند
هرچند افغانستان با ایران و هند روابط دیرینه و تاریخی دارد، اما در تاریخ معاصر افغانستان همکاری ایران و هند در افغانستان پس از خروج نیروهای شوروی آغاز گردید.قبل از خروج نیروهای شوروی از افغانستان، منافع ایران و هند در افغانستان در تضاد همدیگر قرار داشت. از سال ۱۹۴۷ الی سال ۱۹۹۱ میلادی منافع ایران-پاکستان نسبت به منافع ایران-هند در افغانستان، به همدیگر نزدیکتر بود.
پس از سال ۲۰۰۱، روابط ایران-هند در افغانستان تا حدی به هم نزدیک بود که در این عرصه ساخت بندر چابهار و تجارت دوجانبه از این طریق، به سمبول همکاری میان دو کشور مبدل گردید و بندر تجارتی و ترانزیتی چابهار، نقطۀ پیوند منافع کابل-تهران-دهلینو پنداشته شد.توافقنامه سهجانبه چابهار عملاً میتواند زمینهساز تحولی بزرگ در روابط سه جانبه و منطقهای هند ایران و افغانستان شود و بر دایرۀ مشترکات و تعاملات سیاسی سهجانبه بیفزاید.
پیشینۀ ساخت بندر چابهار
بندر چابهار در ایالت سیستان بلوچستان در جنوب شرق ایران موقعیت دارد. از نظر موقعیت استراتیژیک، این بندر در ساحل دریای عمان و دریای هند و نزدیک به تنگۀ استراتیژیک هرمز قرار دارد و لنگرگاه این بندر قابلیت پهلوگیری کشتیهای بزرگ را دارد. چابهار علاوه بر موقعیت استراتیژیک، دارای جاذبههای فراوان طبیعی است. آب و هوای این منطقه همیشهبهاری و معتدل است و به همین دلیل چابهار (چهاربهار) نامیده میشود.
بندر چابهار اهمیت استراتیژیک برای هند دارد، چون در راه تجارت این کشور با افغانستان و آسیای میانه، پاکستان قرار دارد. در سال ۲۰۰۳ زمانی که در هند حزب “بی جی پی” بر سر اقتدار بود، اتل بهاری واجپایی نخست وزیر هند موافقتنامۀ ساخت این بندر را با حکومت ایران به امضا رساند و حکومت افغانستان نیز بخشی از این موافقتنامه بود. ولی بهخاطرتحریمهایبینالمللیعلیهایرانتوافق توسعۀ این بندر بهتاخیرافتاد.با آن هم، هند تاکنون در راستای همین طرح، ۱۳۵ میلیون دالر برای ساخت سرک زرنج- دلارام در افغانستان هزینه کرده است که “زرنج” مرکز ولایت نیمروز را با بندر چابهار وصل میکند و کار ساختش در سال ۲۰۰۹توسط هند تکمیل گردید.اکنون پس از امضای موافقتنامۀ سه جانبه، هند برای توسعۀ این بندر ترانزیتی ۵۰۰ ملیون دالر هزینه خواهد کرد.
ایران از سال ۲۰۰۳ به این سو، در زون تجارتی چابهار حدود ۳۴۰ ملیون دالر سرمایهگذاری کرده است. ظرفیت تخلیه و بارگیری این بندر اکنون سالانه حدود۲.۵ ملیون تُن میباشد و حکومت ایران تلاش دارد تا ظرفیت این بندر را به ۱۲.۵ ملیون تُن بالا ببرد. در کنار این، ایران از همین شهر الی سرحد با افغانستان نیز در قسمت ساخت سرکها و راهآهن سرمایهگذاری کرده و همچنان سایر کشورهای منطقه را به سرمایهگذاری در این بندر تشویق میکند.
توافق نهایی سهجانبه ترانزیتی چابهار در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ توسط تیمهای فنی اقتصادی، متخصصان حقوقی و کارشناسان هند، ایران و افغانستان تهیه شد.
چابهار؛ در سایۀ تاثیرات سیاستهای منطقوی و بینالمللی
بندر چابهار از سال ۲۰۰۳ بدینسو تحت تاثیرات عمیق سیاستهای منطقوی و بینالمللی قرار داشته است که مختصراً در چند نکات بیان میگردد:
- مشکل ترانزیت افغانستان؛ یکی از عوامل عمدۀ ساخت این بندر رقابت و مشکلات سیاسی پاکستان با هند میباشد. پاکستان با شمولیت هند در قرارداد ترانزیتی “اپتا” مخالفت مینماید. تاجران افغان علاوه بر هند، در تجارت با سایر کشورها نیز با مشکلات از سوی پاکستان روبرو میشدند.بناء، این بندر به نحوی رقیب بندر کراچی پاکستان، برای افغانستان است.
- قرارداد اتومی-ملکی امریکا و هند؛ در سال ۲۰۰۵ قرارداد همکاری اتومی میان امریکا و هند به امضا رسید که هند به خاطر همین قرارداد، روابط خویش با ایرانرا محدود ساخت و کار ساخت بندر چابهار نیز به کندی گرایید.
- تحریمهای امریکا و شورای امنیت سازمان ملل متحد بر ایران؛ از سال ۲۰۰۶ ببعد از سوی امریکا و شورای امنیت سازمان ملل متحد تحریمهای اقتصادی بر ایران وضع گردید و این تحریمها داد و ستد اقتصادی کشورهای منطقه با ایران را تا حدی زیادی محدود نمود.
- رفع تحریمهای بینالمللی از ایران؛ پس توافق اتومی گروه ۵+۱ و ایران در سال ۲۰۱۵، تحریمها و فشارهای بینالمللی از ایران برداشته شد و این وضع، کشورهای دیگر را تشویق به گسترش روابط با ایران نمودند. رفع تحریمها از ایران بار دیگر موجب تسریع کار ساخت بندر چابهار گردید.
- حوزۀ اقتصادی چین-پاکستان و رقابت هند-چین در منطقه؛حوزۀ اقتصادی چین-پاکستان و رقابت هند-چین در دریای هند نیز باعث گردیده تا هند پروژۀ بندر چابهار را آغاز و کار این پروژه را سرعت بخشد.
تاثیر موافقتنامۀ چابهار بر منطقه و افغانستان
تطبیق پروژه بندر چابهار در رشد اقتصادی افغانستان و تجارت با هند و کشورهای آسیای میانه از اهمیت والایی برخوردار است. این راهارتباطیبههندوافغانستانکمکمیکندتابهبازارهایجدیدیدرآسیایمیانهدسترسیپیداکنند.
بندر چابهار به کشورهای آسیای میانه مانند افغانستان که محاط به خشکه است،فرصتی را فراهم میکند تا برای ترانزیت خویش تنها روی یک کشور متکی نباشد و مسیری به یک بندردیگر دریایی را نیز داشته باشد. بنابراین، ساخت این بندر تلاش برای رهایی کشورهای آسیای میانه به خصوص افغانستان از وابستگی به راه ترانزیتی پاکستانپنداشته میشود. از سوی دیگر،بندر چابهار در مقایسه به بندر کراچی پاکستان به مرکز افغانستان نزدیکتر استو تاجران افغان میتوانند در وقت کمتر و هزینۀ کمتر اموال خویش را با کشورهای دیگر مبادله نمایند.
بندر چابهار برای هند نیز از اهمیت فراوانیبرخوردار است. هند، در حالی که رقیب منطقویاش (چین) از راه «یک سرک-یک حلقه» فعالیتهای خویش را در آسیای میانه تقویت میکند، میخواهد با افغانستان و آسیای میانه مستقیما وصل شود.از جانب دیگر،بندر چابهار حیثیت دروازه به بازارهای آسیای میانه برای هند دارد، چون در روابط اسلامآباد و دهلینوبه دلیل تنشهای دیپلماتیک محدودیتهایی وجود داردولیبا اجرای این توافق، اموال هندی به آسانی و بدون گذشتن از پاکستان به بازارهای افغانستان وارد میشود.
نخست وزیر اسبق هند منموهن سنگ امنیت انرژی را پس از امنیت غذا اولویت دوم کشورش خوانده بود. در حالی که هند نیازمند تیل و گاز است، این کشور تلاش دارد تا از این راه تجارت گاز و تیل را با ایران افزایش دهد. در عرصۀ صادرات نیز پیشرفتهایی نصیب هند خواهد شد، چون از طریق این بندر تجارت این کشور با افغانستان و آسیای میانه افزایش خواهد یافت.
ایران از یکسو ذخایر فراوان تیل و گاز دارد و میخواهد تیل و گاز خود را به بازاهای بینالمللی عرضه نماید و از سوی دیگر میخواهد به دروازۀ ترانزیت به آسیای میانه مبدل گردیده وحیثیت دهلیز ترانزیتی حمل و نقل بینالمللی را به خود گیرد. به همین دلیل این بندر برای ایران نیز حایز اهمیت میباشد. اگر روابط افغانستان-پاکستان و روابط هند-پاکستان خوب میبود، شاید ایران به این وضعیت دست نمییافت، اما حالا که روابط افغانستان-پاکستان و روابط هند-پاکستان متشنج میباشد، اهمیت تجارتی، ترانزیتی و اقتصادی بندر چابهار چند برابر افزایش یافته است.
گرچند موافقتنامۀ چابهار یک قرارداد تجارتی و ترانزیتی میباشد، اما در کنار منافع اقتصادی برای سه کشور، منافع سیاسی و امنیتی را نیز دارا میباشد. این موافقتنامه از لحاظ سیاسی، باعث هماهنگی بیشتر میان کابل، تهران و دهلینو میگردد.
پایان