بررسی موانع صلح در نشست قطر

 

پگواش یک موسسۀ مستقل بین‌المللی بوده و در رابطه به صلح در جهان فعالیت دارد. این سازمان در رابطه به گفتمان صلح در افغانستان، نخستین بار در 22 الی 23 سپتامبر 2012 نشست دو روزه را در دوبی برگزار کرد که در آن جمعی از افغان‌های صاحب‌نظر شرکت داشتند. در پایان آن نشست، جمع‌بندی از نقطه‌نظر‌های مختلف در مورد راه‌های پایان جنگ در افغانستان، به نشر رسید.

در نشست سال 2012 پگواش، فیصله به عمل آمد که این نهاد مجالس بعدی گفتگو‌های غیر رسمی میان افغان‌ها را، با مشارکت برخی از شرکت کننده‌های غیر افغان، انکشاف خواهد داد و این‌گونه بحث‌ها می‌تواند در آینده در جاهای مختلف تدویر یابد. دیدگاه‌هاییکه در این مجالس مورد بحث قرار می‌گیرند شامل دولت افغانستان، احزاب و گروه‌های سیاسی، رهبری تحریک طالبان و گروه‌های همسو با طالبان و غیره می‌باشد. شرکت کننده‌گان در این مجالس که در هر حالتی با اتکا به توانمندی و ظرفیت انفرادی شان دیدگاه‌های شخصی شانرا ایراد می‌کنند، باید با مراجع رهبری شان در نزدیکی قرار داشته باشند.

در آن نشست تذکر به عمل آمد که در مجالس بعدی، اشتراک کننده‌گانی از کشورهای همسایۀ افغانستان و کشور‌های منطقه نیز حضور خواهند داشت تا راجع به همکاری‌های شان در تضمین صلح و ثبات افغانستان و نیز جلوگیری از مداخلۀ خارجی بحث نمایند.

بنابراین نشست قطر را می‌توان ادامۀ نشست دوبی دانست.

 

اجلاس پگواش در قطر:

در ابتدا قرار بود این نشست در استانبول ترکیه برگزار گردد، اما از آنجایی که طالبان تمایل به اعزام افراد بیشتری از اعضای دفتر شان در قطر به این اجلاس داشتند و با توجه به اینکه نام این افراد در لیست سیاه سازمان ملل و امریکا ثبت است و در سفرهای شان محدودیت وجود دارد، تصمیم گرفته شد تا این اجلاس در قطر برگذار گردد. تماس با دولت قطر و متقاعد ساختن آنان برای قبول این نشست در قطر، نیز مدتی به طول انجامید که طالبان در قطر نیز در این تماس‌ها با پگواش، همکاری کردند.

در این نشست نماینده‌گانی از حزب اسلامی حکمتیار، شورای عالی صلح، و شخصیت‌های مستقل از داخل و خارج افغانستان و نماینده‌گانی از “یونیما” و دپیلومات‌های بعضی از کشور‌های خارجی شرکت داشتند.

در مورد پاکستان نیز شایعاتی از حضور بعضی از اعضای “آی اس آی” در این نشست، وجود داشت و بعضی رسانه‌های جانبدار امریکا نیز تلاش داشتند تا این نشست را سازمان داده شده از جانب پاکستان قلمداد نمایند، اما به زودی بطلان این شایعات ثابت شد.

اما در رابطه با این نشست، یک سوال مهم از همان آغاز کار در ذهن هر افغان وجود داشت؛ آیا این نشست می‌تواند آغازی برای مذاکرات مستقیم میان حکومت افغانستان و طالبان، برای رسیدن به صلح در افغانستان باشد؟ شاید بتوان جواب این سوال را در بیانیۀ طالبان در این نشست دریافت.

 

بیانیۀ طالبان در این نشست:

طالبان در این بیانیه گفتند که تحریک شان به منظور قطع جنگ‌های تنظیمی که مجاهدین را بدنام ساخت، و به منظور تحقق آرمان‌های جهاد ملت مجاهد افغان بود که به همین دلیل نیز از حمایت مردم افغانستان برخوردار گردیدند؛ اما به این حقیقت نیز اعتراف می‌کنند که آنها به دلیل نداشتن تجربۀ حکومت‌داری، مرتکب اشتباهاتی نیز شدند.

در این بیانیه، در مورد صلح آمده است که صلح یک مسؤولیت مشترک بوده و راهی برای رسیدن حق به صاحبان حق و پنجره‌ای برای آرامش و خوشبختی در کشور است، اما موانع رسیدن به صلح از نظر طالبان که در این بیانیه آمده است، به موانع خارجی و داخلی دسته بندی شده است.

 

موانع صلح از نظر طالبان:

طالبان در این بیانیه به مواردی اشاره می‌کنند که تا تحقق نیابد، مذاکرات صلح ممکن نیست. این موانع را می‌توان چنین برشمرد:

  1. اشغال افغانستان توسط نیروهای خارجی، مادر همه مصایب و مانع اولی فراروی مذاکرات صلح است و تا اشغال ادامه داشته باشد، مذاکرات صلح به نتیجه نخواهد رسید.
  2. امضای قرارداد‌های استراتژیک و امنیتی مانع بزرگ بر سر راه صلح خوانده شده است.
  3. مانع دیگر فراراه صلح اینست که به جای گفتگو با امارت اسلامی، از کشور‌های همسایه خواسته شده تا صلح را به افغانستان برقرار سازند.
  4. مسدود بودن دفتر قطر موجب شده تا آدرسی که برای طالبان در نظر گرفته شده بود به میان نیاید و زمینه برای پخش افواهات مغرضانه، در مورد مذاکرات صلح مساعد گردد.
  5. وجود نام رهبران طالبان در لیست سیاه مانع دیگری در راه صلح است. به گفتۀ طالبان، پروسۀ صلح و لیست سیاه دو مفاهیم متضاد هستند. برای پیشبرد مذاکرات صلح لازم است تا این لیست از بین برود تا جوانب مذاکره‌کننده در شرایط مساوی با هم به مذاکره بپردازند.
  6. نبود استراتژی برای صلح در نزد امریکایی‌ها و حکومت کابل مانع دیگری فراراه صلح است. دلیل این امر نیز واضح است و آن اینکه در تامین صلح صداقت ندارند و موضع شان در رابطه به صلح هرروز در تغییر است.
  7. افراد وسیط در پروسۀ صلح باید به صلح باور داشته باشند و از صلح به عنوان یک تاکتیک استفاده نکنند.

 

قانون اساسی:

طالبان گفتند که مسودۀ قانون اساسی باید در فضای آزاد از جانب دانشوران افغانی ترتیب گردد، بعداً برای تائید به ملت پیشکش گردد، قانون اساسی موجود از اینروز قابل اعتبار نیست که از غرب کاپی شده و زیر سایۀ اشغال جنگنده‌های 52 ایجاد شده است، مواد آن در میان خود متضاد و مبهم هستند و بر ملت مسلمان افغان، تحمیل گردیده است.

 

نتیجه:

هرچند طرف‌های شرکت‌کننده در این نشست مذاکره را راه حل بحران موجود در افغانستان دانستند، اما به دلیل اختلاف در مواضع طرف‌های شرکت‌کننده، در پایان این نشست قطعنامه‌ای صادر نشد بلکه آنچه را که صادر شد می‌توان لیستی در 15 ماده از پیشنهاد‌ها خواند. مانند خروج نیروهای خارجی از افغانستان که یک جهت تاکید داشت که باید قبل از خروج نیروهای خارجی، پروسۀ صلح به نتیجه برسد، طرز حکومتِ داعش در افغانستان قابل قبول نیست، در مورد قانون اساسی و نظام آیندۀ افغانستان باید به صورت تفصیلی مذاکره صورت گیرد تا جلو حکومت‌های انحصاری گرفته شود، اما همه در مورد نظام اسلامی باهم توافق دارند. مذاکرات غیررسمی میان افغان‌ها ادامه یابد. حذف نام رهبران طالبان از لیست سیاه می‌تواند در پروسۀ صلح تاثیر مثبت داشته باشد.

در این نشست در مورد باز شدن دفتر طالبان در قطر توافق صورت گرفت تا آدرسی برای مذاکرات صلح به میان آید، اما اینکه این کار چگونه و با چه شرایط صورت خواهد گرفت، مشخص نیست. به خصوص اینکه حنیف اتمر مشاور امنیت ملی افغانستان گفته است که حکومت افغانستان در این کنفرانس نمایندۀ رسمی نداشته و بنابراین فیصلۀ این نشست نیز برای حکومت این کشور تعهدی ببار نمی‌آورد و وزارت خارجۀ افغانستان نیز مخالفت خود را با بازشدن دفتر قطر ابراز نموده است.

اما رئیس دارالانشای شورای عالی صلح به این باور است که در مجموع این نشست را می‌توان قدمی هرچند کوچک، اما مثبت به سوی مذاکرات مستقیم صلح دانست و ابراز امیدواری کرده است که مذاکرات مستقیم و علنی میان دو طرف به زودی آغاز گردد.

پایان

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *