تحلیلی در رابطه به مسجد آیا صوفیا – قسمت اول
بخش اول: آیا حکم تبدیل آیا صوفیا به مسجد ظالمانه است؟
مؤمن حکیمی
مشروعیت تبدیل آیا صوفیا به مسجد:
بعد از سقوط دولت عثمانی و تأسیس جمهوریت ترکیه، در سلسلۀ سیکولار سازی دولت ترکیه دروازۀ این مسجد در سال 1931 بسته شد و در سال 1934 به موزیم تبدیل گردیده و ابواب آن در برابر زایرین گشوده شد.
به تاریخ دهم جولای 2020 محکمۀ عالی ترکیه فیصلۀ حکومت اتاترک مبنی بر قرار دادن ایاصوفیا به حیث موزیم را ملغی و آنرا غیر قانونی اعلان کرد. به تعقیب این فیصلۀ فرمانی از سوی ریاست جمهوری ترکیه صادر گردیده و آیاصوفیا را به حیث مسجد اعلان نموده و برای عبادت باز کردند.
محمد فاتح با اعتماد به این فتوای شرعی آیا صوفیا را به مسجد مبدل ساخت که می گوید: شهری که در نتیجۀ جنگ و استعمال قوت نظامی فتح می گردد، فاتحین می توانند کلیسای آن دیار را به مساجد مبدل سازند. بنابرین شهری که در نتیجۀ جنگ فتح می شود، احکامی بر آن تطبیق می گردد که در شریعت اسلامی به فتوحات اسلامی تعلق می گیرد. این فتوا به وسیلۀ شیخ آق شمس الدین صادر گردیده و اولین خطبۀ نماز جمعه در آنجا ایراد نمود.
علاوه برین؛ به اساس اسنادی که از آرشیف های عثمانی به دست آمده، محمد فاتح نخست کلیسای آیا صوفیه را از اموال شخصی اش از راهبان رومی خریداری نموده و بعداً آنرا به مسجد مبدل ساخته و برای تمام مسلمانان وقف نمود.
حمزه تکین اکادیمی ترکی در بیانی که در یوتیوب نشر کرده است، تأکید می کند که محمد الفاتح این مکان را خریداری نمود. و سند خریداری آن ضمن سجلات عقاری شاروالی انقره موجود است و نسخۀ دیگر این نسخه در موزیم اسناد استانبول تحت شمارۀ 2128 نگهداری می شود.
دکتور محمد حرب در کتابش «العثمانیون فی التاریخ و الحضاره» می گوید: «شهری که با استعمال قوت نظامی فتح می گردید، مطابق قانون آن زمان حق فاتح بود که به نیابت از لشکر فاتح تمام ممتلکات شهر را را در اختیار خود داشته باشد و نطف کلیسا ها و کنیست ها را به مرور زمان به مساجد جامع مبدل سازد و نصف دیگر آنرا برای ساکنین شهر باقی بماند. ما در وقفیات سلطان محمد فاتح میخوانیم که ایشان کلیسا های جوکالیجا، آیا، لیبس، کیراماتو و الکس را برای بیزانسی ها گذاشت. (حرب، 1994، 53)
پروفیسور دکتور احمد شمشیر گل استاذ تاریخ در دانشگاه مرمره می گوید:« هیچ مانع سیاسی، حقوقی و اداری در برابر این که ایاصوفیا را از موزیم به مسجد مبدل سازد وجود ندارد. زیرا تبدیلی ایاصوفیا از مسجد به موزیم طی یک فیصلۀ اداری از سوی مجلس وزراء صورت گرفته است.”
مردم ترکیه از سال ها قبل امیدوار بودند که «موزیم آیاصوفیا» دو باره به مسجد مسلمانان تبدیل شود. چنانچه در 27 می سال 2012 هزاران نفر در صحن این مسجد شمع شده و به ادای نماز پرداختند و با این عمل خویش در مقابل قانون منع شعایر دینی در آنجا اعتراض نمودند. این تجمع به مناسبت 559 سالگرد پیروزی محمد فاتح صورت گرفته و مردم این شعار را سر دادند که «غل و زنجیر مسجد آیا صوفیا را بگشایید، مسجد اسیر را آزاد سازید» در سال 2013 مجلۀ اکادیمی ترکی بحثی را توسط مورخ ترکی یوسف هالاجوغلو و دو تن دیگر به نشر رسانیده است و طی آن تأکید کرده اند که ناممکن است آیاصوفیا برای همیش به حیث موزیم باقی بماند، زیرا تبدیلی آن از مسجد به موزیم از طریق غیر قانونی و تزویر در امضای آتاتورک درین خصوص صورت گرفته است.
ولی رجب طیب اردوگان که در آن زمان رئیس وزراء بود، در جواب این معترضین اظهار داشت که تا هنوز درین مورد هیچ تصمیمی ندارد، اما به اثر درخواست های متوالی و پیهم مردم، حکومت مجبور شد بخش عقبی این مبنا را باز کرده و موذنین استنابول را مکلف ساخت تا صدای آذان را از آنجا بلند نمایند.”
نویسندهء مقاله می افزاید: “لذا فیصلۀ که توسط حکومت سیکولار صورت گرفت، مشروعیت قانونی نداشته و پیآمد های حقوقی ندارد. و می افزاید که آیا صوفیا به امر سلطان محمد فاتح به مسجد تبدیل شد و این امر کاملاً موافق با حقوق و احکام اسلامی است که در خصوص سرزمین هایی که صلح را نمی پذیرد و با استعمال قوت نظامی فتح می گردد، وجود دارد.
اسناد تاریخی نشان می دهد که سلطان محمد چندین بار از امپراتور بیزانسی خواست تا شهر را تسلیم نماید. اما امپراتور یازدهم بیزانسی این پیشنهادات را نپذیرفته و به جنگ اصرار ورزید. و به این ترتیب شهر استنابول به زور شمشیر فتح شد و درین صورت فاتح صلاحیت هر نوع تصرف در ممتلکات آنرا دارد” (انجي كايا، 2020)
شیخ علامه محمد الحسن ولد الددو درین رابطه می گوید: سرزمینی که از سوی مسلمانان به استعمال قوت نظامی فتح می شود، چنانچه قسطنطینیه چنین شد، این سرزمین تا روز قیامت وقف مسلمانان می شود اما آیا صوفیا در اصل نیز کلیسا به معنای متعارف امروزی نبود، بلکه بخشی از کلیسا بود که در آن مراسم تاجپوشی قیصر ها امپراتوران روم صورت می گرفت و به این اعتبار مکان مقدس شمرده می شد. زمانی که قسطنطینیه فتح شد، محمد فاتح از باب احسان و حسن معامله آن مکان را خریداری نمود و به جبر و زور آنرا نگرفت، گرچه این حق را داشت.
ترک های عثمانی تجاوزگر و اشغالگر نبودند:
مورخ انگلیسی شيبر دكريسي در کتابش “تاريخ العثمانيين الأتراك” کوشیده است تا چهرۀ کریهی از تاریخ فتح قسطنطینیه توسط ترک های عثمانی ارائه نماید. به همین هدف سلطان محمد فاتح را با اوصاف قبیح و نادرستی یاد نموده است که از اول تا آخر آن نمایانگر حقد و عداوت با فتوحات اسلامی می باشد. دایره المعارف امریکایی که در سال 1980 طبع شد نیز در لجنزار کینه و حسادت بر ضد اسلام سقوط نموده و می نویسد که سلطان محمد اکثر مسیحیان قسطنطینیه را به بردگی کشانده و در بازار برده ها در شهر ادرنه انتقال داد تا در آنجا به فروش برسند.
ولی حقیقت تاریخی درخشانی که سلطان محمد از خود بیادگار گذاشته است، تمام این ادعا ها را تکذیب نموده و نشان می دهد که سلطان محمد با اهل قسطنطینیه از نهایت مهربانی و ترحم کار گرفته به لشکر خود دستور داد که با اسیران جنگی از رفق و مهربانی کار بگیرند. حتی یک تعداد زیاد آنها به خصوص شهزادگان و رجال دین را با پرداخته فدیه از مال شخصی خود آزاد ساخت. در اجتماعی که با اسقف ها داشت آنها را اطمینان داده و ترس شان را دور ساخت و تأکید نمود که عقاید، شریعت و عبادت خانه های خود را در اختیار خواهند داشت و امر نمود که بطریق جدیدی برای خود انتخاب نمایند. آنها اجنادیوس را به حیث بطریق جدید انتخاب نمودند و زمانی که بطریق جدید همراه با سایر اسقف ها در موکب عظیمی به سوی مقر سلطان رفتند، سلطان فاتح به استقبال شان بیرون شده و با احترام و اکرام زیاد با آنها روبرو شد و طعام را همراه با آنها تناول کرد. درین نشست در مورد موضوعات مختلف دینی، سیاسی و اجتماعی با آنها سخن گفت و زمانی که بطریق از حضور سلطان مرخص می شد، دیدگاه و طرز تفکر او در مورد سلطان های ترکی و حتی از عموم مسلمانان کاملاً تغییر یافته بود. و احساس کردند که آنها در برابر سلطان دانشمند و آگاه، صاحب رسالت و پیام و دارای عقیده دینی راسخ، انسانیت رفیع و مردانگی کامل قرار دارند. باشندگان آن سرزمین بیشتر از بطریق شان گرفتار دهشت و تحیر شده بودند، آنها به این گمان بودند که به زودی قتل عام شروع خواهد شد (چنانچه این تجربه را از مهاجمین کاتولیک روم غربی داشتند) اما هنوز چند روزی نگذشته بود که مردم زندگی عادی خود را با اطمینان کامل دوباره آغاز کردند.
گذشت و تسامحی که سلطان محمد فاتح با مسیحیان نشان داد، انگیزۀ جز التزام صادقانۀ او به اسلام عظیم و پبروی از پیامبر صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین نداشت.
مواقفی را که سلطان محمد در صفحات تاریخ بیادگار گذاشته است، عمق اخلاص ایشان را به ارزش های انسانی نشان می دهد. شور و اشتیاقی که در راه نشر این ارزش ها داشت، فقط به خاطر کسب رضای الله متعال، از بین بردن هر نوع استبداد و دکتاتوری و اعطای آزادی کامل برای ملت ها به خاطر اختیار عقاید بود. دولت او دولت عدل، قانون، آزادی، کرامت، انسانیت و فتح قلب ها، عمران و آبدی شهر ها، و ایجاد تمدن تحت درفش اسلام بود.
انصاف فرزندان و بازماندگان سلطان محمد فاتح:
رئیس جمهور اردوگان در مراسم اعلان برگشت ایاصوفیا به مسجد تأکید کرد که فیصلۀ محکمۀ و قیادت ترکی عبارت از تصمیم مردم ترکیه و مربوط به سیادت ترکیه می باشد. او در سخنرانی ای که به مناسبت اعادۀ آیا صوفیا به مسجد ترتیب یافته بود، اظهار داشت که «فیصلۀ حکومت ترکیه در سال های سی قرن گذشته نه تنها این که خیانتی به تاریخ بود، بلکه مخالفت صریح با قانون نیز شمرده می شود. زیرا ایا صوفیا در ملکیت دولت قرار ندارد بلکه در ملکیت وقفی مربوط سلطان محمد می باشد. و اضافه کرد: آنها در دههء سی قصد داشتند، این مسجد را برای نمایشگاه تصاویر و قصر تاریخی یلدیز را به حیث قمار خانه و آیا صوفیا را به حیث باشگاه موسیقی جاز استفاده کنند و عملاً بعضی ازین تصامیم را نافذ کردند. اما حق ترکیه است که آیا صوفیا را دو باره به مسجد مبدل سازد و این اقدام مطابق بیاناتی است که در سندهای وقفی تذکر یافته است. او اظهار داشت: ،ايا صوفيا براي هميش تراث انساني باقي خواهد ماند و ابواب آن در برابر شهروندان و سایرین برای همیش باز خواهد بود.»
واقعاً آیا صوفیا با اقدامی که از سوی حکومت سیکولار صورت گرفت، با ظلم بزرگی مواجه شد؛ زیرا این بنای عظیم یک زمانی مقصد نمازگزاران، مجمع علم، حکمت، فرهنگ و معرفت بود و در مدرسۀ که ار اطراف آن اعمار شده بود، علوم مختلف مانند علم فلک، فقه، ریاضیات، عقاید، تفسیر، زبان، حدیث و سلوک تدریس می شد.
متأسفانه بعد از آن که تمام کشور های عربی تحویل آیاصوفیا را به مسجد، یکی از دستآورد های بزرگ محمد فاتح می دانستند، امروز از بعضی کشور ها ندای خصومت با این اقدام محمد فاتح بلند گردیده و باقدامی را که این سلطان عثمانی کرد، استبداد دینی و سیاسی می خوانند و این نغمه را زمزمه می کنند که عثمانی ها با این کار خود مرتکب ظلم و فشار دینی بر ضد مسیحیان شدند.
با نظرداشت جریان حوادث در فتح قسطنطینیه، مصلحت آن زمان خواستار این بود که این معبد به مسجد مبدل شود. زیرا از یک سو تعداد ساکنان این شهر خیلی اندک بود – چنانچه قبلاً تذکر دادیم- از سوی دیگر تعداد کلیسای های موجود درین شهر خیلی زیاد بود. به خصوص زمانی که در نتیجۀ ضعف اقتصادی اکثریت باشندگان این منطقه هجرت نمودند. در جانب مقابل تعداد کسانی که همراه با محمد فاتح وارد این شهر شدند، خیلی زیاد بود. علاوه بر آن محمد فاتح سه کلیسای دیگر را به معبد یهودی و چهار دیگر را به مسیحیان ارمنی داد تا شعایر دینی خود را در آن بجا آورند.
اما از ناحیۀ عسکری و سیاسی باید گفت که این اقدام خیلی ضروری شمرده می شد. زیرا آیا صوفیا مرکز قیادت روحی ارتودوکس و نمادی از قوت سیاسی این امپراتوری به شما می رفت. اگر به حال خود باقی می ماند، قوت های بیزانسی به هر صورتی در پی استراد آن می شدند. لذا قیادت سیاسی عثمانی لازم دانست که این کلیسا را به مسجد مبدل سازد تا زمینه های تحرک بقایای امپراتوری بیزانسی را کاملاً از بین ببرد.
تبدیل کلیسا به مسجد که از سوی محمد فاتح صورت گرفت، در سطح عرف های بین المللی آن زمان کار تازه ای نبود. چنانچه زمانی که مسیحیان اسپانوی اندلس اسلامی را اشغال کردند، تمام مساجد آنجا را بدون استثناء به کلیسا مبدل ساختند حتی زمانی که به شهر غرناطه طی یک پیمان صلح که از سوی پاپ اعظم امضاء شده بود، (و مطابق آن نباید به مساجد تعرض میکردند) وارد شدند، تمام مساجد آنجا را نیزبه کلیسا مبدل ساختند. لذا گفته می توانیم که محمد فاتح به هیچ صورتی عرف های بین المللی آن زمان را نقض نکرده بود، با این تفاوت که صلیبی ها حتی به شهر هایی که در نتیجۀ صلح وارد شدند تمام مساجد آنرا به کلیسا مبدل ساخته و مسلمانان را مورد شکنجه قرار دادند.
اما آیا تبدیل کلیسا به مسجد را می توانیم آزار و اذیت دینی حساب کنیم؟
جواب ساده و مستقیم این سوال اینست که این عملکرد خیلی بعید از آزار و فشار دادن تحت انگیزه های دینی است، به این دلیل که:
اول: اگر محمد فاتح خواستار چنین عملی می بود، تمام کلیسا های قسطنطینیه را به مساجد مبدل می ساخت در حالی که چنین چیزی واقع نشده است. چنانچه مورخین تذکر می دهند در آن زمان فقط چهار کلیسا به مسجد مبدل شده است.
دوم: اگر فشار دینی می بود، محمد فاتح برای طوایف دیگری مانند یهود و ارمنی ها این زمینه را مساعد نمی ساخت تا برای خود عبادت گاه هایی اعمار کنند.
سوم: اگر آزار و اذیت دینی هدف می بود، سلطان عثمانی تمام مسیحیان را مجبور به پذیرش اسلام می ساخت و یا تمام آنها را به خاطر دین شان به قتل می رساند و یا اقلاً آنها را از اقامۀ شعایر دینی شان باز می داشت، چنانچه در اندلس با مسلمانان صورت گرفت. برعکس زمانی که محمد فاتح به ایاصوفیا داخل شد، تعداد بزرگی از کشیشان، راهبان و عموم مسیحیان آنجا گرد آمدند و حتی کسانی که در زیرزمینی های کلیسا پنهان شده بودند، زمانی که گذشت و مهربانی سلطان را دیدند از زیر زمینی ها بیرون شدده و مسلمان شدند. این نکته را محقق سعودی، دکتور عبدالعزیز العمری در کتابش (الفتوح الإسلامية عبر العصور) به تفصیل ذکر نموده است.
ولتیر بزرگترین فیلسوف عصر رنسانس (تنویر) در فرانسه در مورد محمد فاتح چنین گواهی می دهد: «آنچه که دال برین است که سلطان محمد الفاتح شخص عاقل و حلیم بود، اینست که مسیحیان را آزاد گذاشت تا شعایر دینی خود را اداء نموده و بطریارک جدیدی انتخاب کنند و زمانی که بطریارک را انتخاب کردند، سلطان الفاتح عصای مخصوص بطریق ها را به وی تسلیم کرده و انگشتر خاصی را بدست او کرد و انقدر مهربانی کرد که بطریق گفت: من از استقبال، تعظیم و عزتی که دیدم واقعاً خجالت می کشم، این چیزی بود که حتی نصارا با ما نمی کرد.”
چهارم: اگر قضیهء فشار و اذیت دینی می بود، سلطان محمد فاتح مشاعر مسیحیان را در وقت تحویل کلیسا به مسجد مراعات نمی کرد. او نشانه ها و آثار بیزانسی را تغییر نداد، بلکه تصاویر دیوار های آنرا به حال خود گذاشته و فقط یک پوشش نازکی از گچ روی آن قرار داد تا تصاویری که با تعالیم اسلامی در توافق نیست، ظاهر نشود. و این تصاویر تا امروز هم موجود است.
مواقف و عكس العمل ها:
اقدام محکمه و حکومت ترکیه عکس العمل های متفاوت و حتی متضادی را در پی داشت. اتحادیۀ اروپا با اظهار تأسف از حکومت ترکیه خواست که این اقدام خود را متوقف سازد، وزیر خارجۀ فرانسه –جان ایف لودریان- اظهار داشت که حکومت فرانسه ازین اقدام حکومت ترکیه متأسف است و اشاره نمود که این فیصلۀ محکمۀ ترکیه و تصمیم اردوگان در مورد ایاصوفیا رمزیت عصری و سیکولاریستی ترکیه را زیر سوال می برد. سازمان جهانی تربیت علوم و فرهنگ ملل متحد «یونسکو» تهدید نمود که این موسسه مواقف خویش در رابطه با ایا صوفیا را مورد بازنگری قرار خواهد داد. کلیسای ارتودوکس مسکو اظهار تأسف نمود، اما حکومت روسیه این اقدام را موضوع داخلی ترکیه خواند.
انقسام در مواقف عربی و اسلامی:
ملت های مسلمان به صورت عموم از این ا اقدام حکومت ترکیه استقبال نمودند، همچنان کشور مالیزیا، اندونیزیا، پاکستان، ایران، کشور های افریقایی آنراا اقدام نیک توصیف کردند.
انقسام در جوامع عربی
مواقف کشور های عربی و انقسامی که در آن وجود دارد، به نظر اکثر مراقبین مستقیماً تحت تأثیر فضای سیاسی و تشنج میان کشور ترکیه و سایر کشور ها قرار گرفته است. و کشور هایی که مخالف نفوذ روز افزون ترکیه در منطقۀ عربی است، بیشتر مواقف خصمانه اتخاذ کردند، درحالیکه بعضی کشورها موقف نرم تری داشتند.
درین میان مواقف دار الافتای مصری و علمای درباری در کشور های خلیجی کاملاً شگفت آور و در عین حال شرم آور است. مفتیان مصری با جعل کاری در روایات تاریخی این عمل سلطان محمد فاتح را اشغال گری و دشمنی با ادیان سماوی توصیف کردند و حتی نماز خواندن در مسجد ایا صوفیا حرام توصیف کرده و آنرا غصب شده نامیدند.
علمای درباری در سعودی و امارات به تأویل و تفسیر حدیثی آغاز کردند که از فتح قسطنطینیه بشارت می داد و با صدها نوع تکلف کوشیدند تا محمد فاتح را مصداق این حدیث ندانند.
اما سوالی که باقی می ماند اینست که این بزرگواران در مورد تخریب مساجد و تحویل آنها به کلیسا ها چرا این حرارت را ندارند؟
امروز مسجد اقصی که مقدس ترین مکان بعد از مکه و مدینه برای مسلمانان است، تحت اشغال یهود قرار دارد و حفریاتی که تحت آن صورت میگیرد، حتی موجودیت این مسجد را تهدید می کند. مسجد عمروبن العاص که دومین مسجد کشور مصر بدست مسلمانان اعمار گردید، در سال 642 زمان اسیتلای ملک بیت المقدس «جان دی یین» به کلیسا مبدل گردید، اما زمانی که صلیبی ها از آن کشور خارج شدند، دوباره به مسجد مبدل گردید. زمانی که شاه فرانسه «لویس نهم» بر دمیاط در سال 1249 مسلط گردید امر نمود تا این مسجد را به کلیسا مبدل سازند و این حالت تا خروج فرانسوی ها درسال 1801 باقی ماند.
مسجد کشتاوه در الجزایر که در سال 1797 در عهد عثمانی ها اعمار گردیده بود، در اثنای اشغال الجزایر توسط فرانسوی ها بدست «دوروفیگو» به کلیسا مبدل شد. تا آنکه در سال 1962 بعد از استقلال الجزایر دوباره به مسجد مبدل شد.
مسجد الحمراء در اسپانیای امروزی توسط ملک ابوعبدالله محمد اول بن الاحمر، در نیمۀ دوم قرن دهم میلادی اعمار گردید. این مسجد از زیباترین آثار اسلامی در اروپا به شمار می رود. گرچه بعضی قسمت های آن در سال 1236 م در اثنای سقوط اندلس ویران گردید، اما بخش باقی ماندۀ آن به کلیسا مبدل گردید که امروز به نام کلیسای «سانت ماریا» یاد می شود و در جنوب مادرید موقعیت دارد. مسجد بزرگ قرطبه به امر ابو عبدالله الاول بن الاحمر در سال 754 اعمار گردید و بدست امیر عبدالرحمان سوم افتتاح گردید. این مسجد گنجایش 987 نماز گزار را داشت. بعد از سقوط اندلس این مسجد به کلیسای «مریم العذراء» مبدل گردید.
مسجد باب المردوم در منطقۀ طلیطله اسپانیای امروز در سال 999 اعمار گردید و در اثنای استیلای الفونسو ششم پادشاه قشتاله برین شهر در سال 1085 به کلیسا مبدل شده و به نام کلیسای «نورمسیح» نامیده شد. بعداً به محل سیاحتی مبدل گردیده و به نام مسجد نورالمسیح مشهور گردید.
مسجد بزرگ اشبیلیه که در عهد حکومت ابویوسف یعقوب افتتاح گردید و تا سقوط اشبیلیه بدست فرناندو دوم باقی ماند و بعداً به نام «جیرالدا بسیفییا» به کلیسا مبدل شد.
اگر بخواهیم تمام مساجدی که ویران شده و یا به کلیسا و حتی قمار خانه ها و محل فسق و فجور مبدل شده، یاد آوری کنیم، لست آن خیلی طولانی خواهد شد. تنها در یونان و بعضی کشور های اطراف آن حدود 322 مسجد نابود شده است.
اب امانویل مسلم شاعر مسیحی فلسطینی از مساجد زیر به عنوان مثال یاد آوری می نماید:
مسجد خالصه در صفد را به موزیم، مسجد الاحمر را به محل ساز و سرود و در داخل آن اطاق خاصی برای شراب خوری، در منطقۀ قیساریه مسجد آنرا به شراب خانه و ریستورانت، مسجد الطاهریه در طبریه را به موزیم و مسجد بئر السبع را به موزیم، مسجد العوینات را به طویلۀ حیوانات، مسجد القلعه را به موزیم، مسجد ابوهریره در قریۀ یبنا به کنیسۀ مسجد العمری در منطقۀ الخلیل را به طبیلهء حیوانات، مسجد العباسیه در رمله به کنیست یهودی … مبدل ساختند. و در اخیر می گوید: به تمام مسیحیان می گویم: باید از اردگان شکر گذاری نمایید، آیا صوفیا را که به موزیم مبدل شده بود، اکنون به محل ذکر و عبادت مبدل ساخته است و این کار او به معنای تکریم و تعظیم این محل مقدس است.
این مقاله را با یک سوال به پایان می بریم که: کسانی که این اقدام محکمۀ ترکیه را ظالمانه می خوانند، آیا این جرئت را در خود می بینند که عملکرد یهود در بیت المقدس را نقد کنند؟
آیا از اروپایی ها خواسته می توانند که صد ها مسجد مسلمانان را که به کلیسا و حتی محل قمار و شراب مبدل ساخته اند، دوباره به اصل آن برگردانند؟
ادامه دارد….
منابع:
مسجد آيا صوفيا والحكم القضائي التركي : د. علي الصلابي
1- إسراء غوزال أردوغان، آيا صوفيا في العهد البيزنطي، مجلة استنبول للعلوم الاجتماعية، العدد (1)، صيف 2012.
2.- إسماعيل قان ديمير، آيا صوفيا المعبد العظيم، إستانبول، 2004.
3.- سيد علي إسماعيل، آيا صوفيا … الكنيسة … المسجد … المتحف، مجلة تراث الإماراتية، عدد (132)، سبتمبر 2010.
4.- عبد السَّلام عبد العزيز فهمي، السُّلطان محمَّد الفاتح فاتح القسطنطينيَّة وقاهر الرُّوم، دار القلم، دمشق، الطَّبعة الرَّابعة، 1407هـ/1987م.
- – عبد العزيز العمري، الفتوح الإِسلاميَّة عبر العصور، دار إِشبيلية، الرِّياض، الطَّبعة الأولى، 1418هـ/1997م.
- – علي محمد الصلابي، الدولة العثمانية عوامل النهوض وأسباب السقوط، دار ابن كثير، دمشق، 2003، ط1.
- -كلثوم انجي كايا، البروفيسور شيمشيرغيل، لا يوجد أي مانع من إعادة آيا صوفيا إلى مسجد، وكالة الأناضول الإخبارية، 10/6/2020، انظر: https://bit.ly/38Qyle8
8.- محمد حرب، العثمانيون في التاريخ والحضارة، المركز المصري للدراسات العثمانية وبحوث العالم التركي، 1994م.
9.- يلماز أوزنتونا، تاريخ الدولة العثمانيَّة، ترجمة: عدنان محمود سلمان، المجلَّد الأوَّل، منشورات مؤسَّسة فيصل للتَّمويل، تركيا، إِستانبول 1988م.
الحملة الصليبية الرابعة تقتحم القسطنطينية عاصمة الإمبراطورية البيزنطية عام 1204 من الميلاد (ويكي كومنز)
مساجد كبيرة حولتها أوروبا الى كنائس مختاراتتركياتركيا الآن آخر تحديث الأحد 12 يوليو 2020
أيا صوفيا.. جدلية الكنيسة والمسجد والمتحف- ياسين اكتاي