مسودهء طرح جبههء وحدت ملی و مخالفت با پایگاه های خارجی در مورد صلح در افغانستان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مسودهء طرح جبههء وحدت ملی و مخالفت با پایگاه های خارجی در مورد صلح در افغانستان

ده ها سال است که کشور ما در آتش جنگ می سوزد. جنگی که آغازگر آن کودتای نظامی هفت ثور1357 بود، در چند مرحله تغییر شکل داده است اما آنچه که تغییر نکرده، مصیبت های ناشی از این جنگ است که ملت افغان هنوز از آن در رنج است.

مشخصهء مهم این جنگ اینست که بزرگترین قدرت های نظامی وقت دنیا با مداخلهء خود در افغانستان ظاهرا تلاش نمودند تا این جنگ را به پایان آورند ولی با مداخلات نظامی قدرت های خارجی، این جنگ شدت بیشتر کسب کرد و حتی از مرزهای افغانستان به بیرون سرایت نمود.

تجربهء بدست آمده از این جنگ خونین وطولانی نشان داد که مداخلهء خارجی هرگز نمی تواند موجب تامین صلح در این کشور گردد. پس آتش جنگی که در سرزمین افغانها برافروخته شده، فقط بدست خود افغانها خاموش خواهد شد و راه حل این مشکل مذاکره و تفاهم میان خود افغانهاست.

اما این سخن به این معنی نیست که نقش کشورهای خارجی از جمله کشور های منطقه و همسایه و نهاد های بین المللی را یکسره مردود بشماریم. سازمان ملل متحد و سازمان همکاری کشور های اسلامی می توانند در این راستا افغانستان را یاری رسانند. اعلام امریکا برای خروج کامل از افغانستان در یک تاریخ معین می تواند آغاز روند صلح باشد. جنگ افغانستان دارای ابعاد ملی و بین المللی است اما نقش نیروهای سیاسی داخلی در نهایت امر تعیین کننده است.

در این رابطه طرحهائی هم ارائه شده که هرکدام محاسن و معایبی دارد اما آنچه که قابل ذکر است اینست که نه جانب مخالفین مسلح، نه حکومت افغانستان و نه سایر جناحهای سیاسی در کشور هیچکدام طرح مناسبی برای صلح ارائه نکرده اند. طرح حکومت فقط خواستار تسلیم شدن از مخالفین است.

جبههء وحدت ملی و مخالفت با پایگاه های خارجی در افغانستان نیز با درک این حقیقت که بحران افغانستان دارای ابعاد داخلی و خارجی است، به این باور است که این مشکل را فقط می توان از طریق تفاهم بین الافغانی و با همکاری صادقانهء جامعهء جهانی بخصوص کشور های منطقه حل کرد. طرحی که در ذیل ارائه می شود، حاصل ماهها بحث و مشوره با شخصیت های خبیر افغان در داخل و خارج کشور است.

 

1- دلیل عمدهء دوام این جنگ در شرایط فعلی سیاست های مبهم امریکا و متحدینش در مورد افغانستان است. امریکا باید تقسیم اوقات خروج کامل نیروهای خود از افغانستان را مشخص سازد و اعلام نماید که این کشور و یا یارانش، قصد حضور دراز مدت نظامی و استخباراتی در افغانستان را ندارند.

2- وقتی چنین اعلامی از جانب امریکا صورت گیرد، به معنی قبول پروسهء صلح است و این پروسه باید از طریق مذاکرات بین الافغانی آغاز گردد.

3- در مذاکرات میان افغانها باید همه جهت های ذیربط و موثر در قضیهء افغانستان بر مبنای گفتمان ملی شریک گردند.

4- جنگ قبل از اینکه در میدان جنگ و با شلیک گلوله ها آغاز شود، ابتدا از خشم و کینه در اذهان آغاز می شود و برای حل این مشکل باید در قدم اول زمینه برای ایجاد اعتماد میان طرفهای درگیر فراهم شود و هرگونه تبلیغات علیه یکدیگر متوقف گردد. تعدادی از زندانیان مخالفین مسلح از زندان آزاد شده و نیز سازمان ملل متحد روی حذف نامهای رهبران مخالفین مسلح از لیست های سیاه کار جدی را آغاز نماید.

5- در قدم اول یک گروه غیرجانبدار بنام (گروه میانجی صلح) که مورد قبول طرفهای درگیر باشند، از طرف این جبهه پیشنهاد گردد. در این رابطه باید سازمان همکاری اسلامی و سازمان ملل متحد وساطت نمایند و لیست های افراد مصلح به طرفین ارسال، تا در نهایت، یک گروه مورد قبول طرفین تعیین گردد.

6- در یکی از ولایات، یک ساحه بعنوان منطقهء امن مورد قبول هردو طرف قرار گیرد. هرگونه عملیات نظامی در ساحهء امن ممنوع بوده و هیچکس نباید بصورت مسلح داخل این منطقه گردد. امنیت این منطقه را نیروهائی از سازمان همکاری اسلامی بعهده بگیرد. و یک گروه ناظر از افراد غیر جانبدار با کمک تیم سازمان همکاری اسلامی بحیث گروه دیده بان امنیت در این ساحه مستقر شود. مذاکرات میان طرفین در همین منطقه آغاز گردد. همزمان با این کار، نیروهای مسلح درگیر، تمام فعالیت های محاربوی تهاجمی خود را در سراسر افغانستان متوقف سازند و نیروهای خارجی بیرون از شهرها در پایگاه های موقتی مستقر گردند.

در صورت توافق طرفین، مذاکرات در خارج از کشور نیز می تواند صورت گیرد.

7- اطراف موثر شامل مذاکرات، ساختاری را بوجود آورند که زمینه را برای ایجاد حکومت دلخواه اکثریت مردم افغانستان مساعد سازند. از آنجائی که این کار ممکن است موجب سکتگی در کارهای حکومتی گردد، در صورت توافق جوانب، برای پیشبرد امور کشور، ضرورت به یک ادارهء که متشکل از افراد شایستهء اهل کار باشد، برای مدت دوسال بعنوان حکومت انتقالی ایفای وظیفه نماید تا در خلال این مدت، زمینه را برای ساختار حکومت آینده فراهم سازد.

8- در مذاکرات صلح، روی تمام مسایل مورد نزاع بحث صورت می گیرد اما هر تغییری بر بنیاد ارزش ها و تعالیم دین مقدس اسلام و مطابق به مفاد اعلامیهء جهانی حقوق بشر اسلامی خواهد بود.

9- تصمیم در مورد نظام آینده در کشور اگر نیازمند تغییر در قانون اساسی باشد، باید در یک جرگهء بزرگ ملی توافق صورت گیرد. بنابراین، اطراف روی میکانیزمی برای تدویر لویه جرگه توافق خواهند کرد.

10- اگر جامعهء جهانی از آیندهء افغانستان بعد از خروج نیروهای شان از افغانستان نگران باشند، می توان روی طرحی اندیشید که تعداد محدودی از نیروهای حافظ صلح از کشور های اسلامی تحت چتر سازمان همکاری اسلامی (غیر از همسایه های افغانستان) برای مدتی در افغانستان مستقر گردند تا پروسهء صلح را یقینی سازند.

11- بدون تردید حضور جنگجویان خارجی در صف مخالفین مسلح دولت از مسایل حساس است. سازمان ملل متحد وسازمان کشور های اسلامی باید شرایطی را برای بازگشت مصئون آنان به کشور های شان ویا به کشور های دیگر فراهم سازند. کسانی که خواستار ماندن در افغانستان هستند باید بصورت قانونی در این کشور اقامت نموده و در آینده مشکلی برای افغانستان و کشور های دیگر نباشند.

12- جامعهء جهانی باید مانع هرگونه مداخلهء خارجی در امور داخلی افغانستان گردد. برای این کار لازم است تا تدابیری در سطح جهانی اتخاذ گردد تا مداخله در امور داخلی افغانستان تعریف گردیده و از آن ممانعت صورت گیرد. هرکشوری که در امور داخلی افغانستان مداخله نماید باید مورد تعزیرات جامعهء جهانی قرار گیرد.

 نوت:

این طرح نهائی نیست و ما از همه شخصیت های صاحب نظر کشور و گروه ها و سازمان های سیاسی احترامانه تقاضا داریم تا نظریات خویش را در مورد این طرح ارائه نمایند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *