جنگ اعلام ناشدۀ پاکستان

در این اواخر یک بار دیگر در کنار مسائل دیگر، بر سر حفر خندق در مرز دیورند از سوی پاکستان و ادامۀ حملات راکتی آن کشور بر مناطق شرقی افغانستان، بگومگوها میان این دو کشور افزایش یافته است. افغانستان در برابر این اقدامات پاکستان در چه موقعیتی قرار دارد؟ و اینکه ناتوانی حکومت افغانستان از جواب متقابل، چه دلائلی دارد؟

 

موقف نیروهای خارجی مستقر در افغانستان

بیش از دونیم سال قبل بود که حملات موشکی پاکستان به مناطق سرحدی شرق کشور آغاز شد. این حملات درشرایطی صورت گرفت که نیروهای خارجی در کنر حضور داشتند. فرمانده نیروهای خارجی بعد از مدت‌ها سکوت در جواب این سوال که چرا آن‌ها در برابر حملات از آن‌سوی مرز به خاک افغانستان خاموش اند، گفت که ما از وقوع چنین حملات اطلاعی نداریم.

این خاموشی نیروهای خارجی در برابر پاکستان روابط میان حامدکرزی و امریکا را بیش از پیش تیره ساخت. و دوام این حملات از آن زمان تا امروز، نیروهای مسلح افغانستان را نیز در برابر این سوال افکار عمومی در داخل کشور قرار داد که چرا آن‌ها در برابر این حملات به جواب متقابل نمی‌‌پردازند. این سوال جوابی ناخوش‌آیند داشت؛ نیروهای افغان فاقد سلاح‌های دوربرد برای مقابله با حملات پاکستان اند.

 

شایعۀ یک پیمان میان امریکا و پاکستان

درسال 2001 زمانیکه نیروهای امریکایی به منظور سرکوب القاعده و طالبان قصد حمله به افغانستان را داشتند، دو کشور همسایۀ افغانستان یعنی پاکستان و ایران با امریکا همکاری کردند. در مورد اینکه شرایط ایران برای همکاری با امریکا علیه طالبان چه بود؟ معلومات دقیقی در دست نیست؛ اما در مورد پاکستان شایعاتی وجود دارد که این کشور برای همکاری در سرنگونی طالبان، سه شرط داشت که امریکا آن‌ها را پذیرفت:

  • نقش هندوستان در آیندۀ افغانستان باید محدود باشد.
  • روی رودخانه‌هایی که از افغانستان به پاکستان می‌‌ریزند، بند آبگردان ساخته نشود.
  • نیروهای مسلح افغانستان باید در حد مقابله با چالش‌های داخلی تجهیز گردند.

یک نگاه دقیق به کمک‌های جامعۀ جهانی در طول سیزده سال گذشته به افغانستان، شایعۀ این پیمان را به حقیقت نزدیک می‌‌سازد؛ امریکا در طول این مدت برای جلوگیری از حساسیت‌های پاکستان تلاش نمود تا روابط میان هند و افغانستان در یک فاصلۀ معین حفظ شود. حتی زمانیکه دولت افغانستان از هندوستان خواهان بدست آوردن اسلحه گردید، دهلی جدید این خواست را مؤدبانه رد کرد.

در طول سیزده سال هیچ پروژۀ زیربنایی بخصوص ساختن بندهای آبگردان روی دست گرفته نشد و نیز نیروهای مسلح افغانستان به سلاح‌های سنگین و دوربرد مجهز نگردید. به حدی که رئیس جمهور کرزی سال گذشته دستور داد تا سلاح‌های سنگین از کار افتاده در دیپوهای اردوی افغانستان بررسی گردیده و در جهت ترمیم آنها به منظور استفاده در جنگ برنامه‌ای روی دست گرفته شود.

 

نیروی هوایی افغانستان

نیروی هوایی بخش جدایی ناپذیر نیروهای نظامی یک کشور است واین نکته کاملاً روشن است که نیروهای زمینی بدون پشتیبانی نیروی هوایی نمی‌‌تواند در جنگ بصورت مؤثر عمل نماید.

اما امریکا نه تنها در افغانستان بلکه در عراق نیز به تجهیز نیروی هوایی این کشور نپرداخت. قبل از جنگ خلیج، نیروهای مسلح عراق از نیروی هوایی بسیار قدرتمند برخوردار بودند که بخشی از آن در جریان جنگ خلیج توسط امریکا از بین برده شد و بخش دیگر هم در جریان حملۀ امریکا در سال 2003 از طرف صدام حسین برای جلوگیری از نابودی به کشور‌های دیگر فرستاده شد و توسط آن کشور‌ها ضبط گردید.

در زمان حملۀ امریکا به افغانستان، هرچند افغانستان فاقد طیارات جنگی بود اما بیاد داریم که امریکا حملۀ خود به افغانستان را از حمله به میدان هوایی کابل آغاز کرد که در نتیجۀ آن تعدادی از طیارات مسافربری آریانا نابود شدند. چند هلی‌کوپتری هم که در اختیار طالبان بود و قبل از حملۀ امریکا آنها را مخفی کرده بودند، آماج حمله قرار گرفتند و نابود شدند.

در آن زمان طالبان دستگاه راداری را در تپۀ بی بی مهرو فعال نموده بودند اما در نخستین ساعات حمله، این دستگاه نیز آماج قرار گرفت و از بین رفت که این عمل بخشی از برنامۀ امریکا برای آیندۀ افغانستان بود.

در ابتدا گفته می‌‌شد که امریکا نیروهای مسلح افغانستان را به جدید ترین تجهیزات هوایی مجهز خواهد کرد، اما بعد از سیزده سال این مسئله مشخص شده است که امریکا چنین قصدی را نداشته است. عراق که کشوری ثروتمند تر است این توان را داشت که در این اواخر چند طیارۀ دست دوم از روسیه خریداری نماید؛ اما امریکا فقط چند طیارۀ کهنه و از رده خارج شدۀ “بابری” در اختیار افغانستان نهاد که اکثر شان غیر فعال اند و چند هلی‌کوپتر نیز از روسیه خریداری نمود.

 

ناتوانی از جواب متقابل

دولت افغانستان بارها تهدید نموده است که اگر حملات پاکستان به افغانستان ادامه یابد، نیروهای مسلح افغانستان به جواب متقابل خواهند پرداخت؛ اما اخیراً وزیر داخلۀ افغانستان در جلسۀ مشرانوجرگه حرف عجیبی زد. وی گفت که رئیس جمهور دو بار دستور حملۀ متقابل در برابر حملات پاکستان را داد، اما این کار عملی نشد. اینکه چرا عملی نشد من جوابی برای آن ندارم!

داودزی نخواست بگوید که ما از توان لازم برای حملات متقابل در برابر پاکستان برخوردار نیستم، اما حقیقت همین است. نیروهای افغان به سلاح‌هایی که بتوانند در برابر حملۀ خارجی از خود به دفاع بپردازند، مجهز نشده‌اند.

 

شکایت به شورای امنیت

گفته می‌‌شود که افغانستان ناچار است تا به عنوان آخرین راه حل، به شورای امنیت سازمان ملل متحد از پاکستان شکایت نماید؛ اما به نظر نمی‌‌رسد که این کار افغانستان تأثیری بر وضع داشته باشد. در شرایطی که اعضای دایمی شورای امنیت سازمان ملل متحد در افغانستان، حتی حضور نظامی دارند و باوجود این علیه پاکستان حتی به اعتراض لفظی هم نمی‌‌پردازند، افغانستان از این شورا چه انتظاری دارد؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *