میانجیگری چین در روابط پرتنش افغانستان و پاکستان
رییس جمهور چین حدود یک ماه پیش در دیدار با رییس جمهور غنی در حاشیۀ نشست سازمان همکاریهای شانگهای، از آمادهگی کشورش برای برگزاری یک نشست سهجانبه میان افغانستان، پاکستان و چین خبر داد. سپس وزیر خارجۀ چین برای گفتگو در مورد پادرمیانی این کشور برای بهبود روابط کابل و اسلامآباد به تاریخ ۳ سرطان ۱۳۹۶ هـ ش به کابل سفر کرد. او در دیدار با رئیس جمهور افغانستان گفت که چین آماده است برای ایجاد یک میکانیزم عملی برای بهبود روابط افغانستان و پاکستان همکاری نماید.
علاوه بر چین، ایالات متحده امریکا نیز در تلاش بهبود این روابط است. چنانچه هفتۀ گذشته هیأتی از سناتوران امریکایی که در رأس آن جان مککین رئیس کمیتۀ خدمات نظامی مجلس سنای امریکا قرار داشت، پس از سفر و گفتگو با مقامات پاکستانی به کابل آمد. این هیأت مذاکراتی با مقامات پاکستان در بارۀ افغانستان داشت که در آن به وضاحت به مقامات پاکستانی گفته اند که موجودیت شبکۀ حقانی و سایر گروهها در خاک این کشور، قابل تحمل نیست و پاکستان باید موقفاش در این مورد را تغییر دهد.
هیأت سناتوران امریکایی در دیدار با رئیس جمهور غنی پیشنهاد عملیات مشترک، تحت نظارت جانب سوم با پاکستان، برضد گروههای مسلح در امتداد خط فرضی دیورند داد و این پیشنهاد از جانب حکومت افغانستان نیز پذیرفته شد.
در این تحلیل بر تیرهگی روابط کابل _ اسلامآباد، تمایل چین به میانجیگری برای بهبود روابط دو کشور و اینکه آیا چین میتواند میان کابل و اسلامآباد میانجیگری کند؟ پرداخته شده است.
روابط پرتنش کابل – اسلامآباد
در طول بیش از یکونیم دهۀ گذشته، روابط افغانستان – پاکستان در زمان حکومت وحدت ملی فراز و نشیبهای زیادی داشت. چنانچه پس از رویکار آمدن این حکومت روابط دو کشور به گونۀ بیپیشینه به سوی بهتر شدن رفت، ولی پس از مدتی تنشها میان دو کشور به حدی بالا گرفت که به درگیریهای مرزی میان نیروهای دو کشور نیز انجامید.
این تنشها به خصوص پس از حمله بر زیارت لعل شهباز قلندر در ایالت سند، باعث شد تا پاکستان بربنیاد ادعای سازماندهی آن حمله از داخل خاک افغانستان، مرزهای خود را با افغانستان ببندد. هرچند پس از باز شدن مرزها با سفرهای پی در پی هیئتهای پاکستانی به شمول سفر رئیس سازمان استخبارات نظامی پاکستان به کابل، تلاشهایی برای بهبود دوبارۀ این روابط نیز صورت گرفت، ولی همهی اینگونه تلاشها تاکنون نتیجهبخش نبوده و حکومت افغانستان اخیرا یک بار دیگر، استخبارات پاکستان را با دست داشتن در انفجارهای مرگبار اخیر به خصوص در منطقۀ دیپلوماتیک شهر کابل، متهم کرد.
با این هم، رئیس جمهور غنی چند روز پس از آن حادثه، در کنفرانس پروسۀ کابل که نمایندۀ پاکستان نیز حضور داشت، گفت که حکومت افغانستان در پی یافتن یک راه موثر برای مذاکرات با پاکستان است. او از پاکستان تقاضا کرد تا خواستهای خویش از افغانستان را به گونۀ واضح مطرح کند. هفتۀ گذشته نیز رئیس جمهور افغانستان در مراسم معرفی رئیس شورای عالی صلح افغانستان اظهار داشت: «افغانستان از پاکستان صلح نمیخواهد بلکه با آن کشور صلح میخواهد.»[۱] ولی نظر به تیرهگی روزافزون روابط میان افغانستان و پاکستان به نظر نمیرسد این روابط در حال حاضر بدون میانجیگری کشورهای قدرتمند منطقه و جهان بهبود یابد.
تمایل چین به میانجیگری میان کابل و اسلامآباد
چین کشوری است که به نقش میانجی در پروسۀ صلح افغانستان نیز علاقه دارد. حکومت افغانستان به این نظر است که همکاری صادقانۀ پاکستان در پروسۀ صلح میتواند منتج به صلح در افغانستان شود و از آنجاییکه چین با هر دو کشور روابط حسنه دارد و یکی از کشورهای قدرتمند در منطقه است، اکنون تلاش دارد برای بهبود روابط کابل و اسلامآباد پادرمیانی کند. وزیر خارجۀ چین در دیدار با رئیس جمهور غنی گفت که افغانستان باثبات برای ثبات منطقه مهم است و او در سفرش به پاکستان، از مقامات آن کشور خواهد خواست تا در زمینۀ بهبود مناسبات سیاسی با افغانستان نیت نیک خویش را نشان دهند.[۲]
پرسش اینجاست که چین چرا به میانجیگری میان افغانستان و پاکستان تمایل دارد. چند دلیل عمدهی وجود دارد که چین را وادار به میانجیگری میان افغانستان و پاکستان و تامین صلح و ثبات در منطقه میکند:
نخست؛ چین از امنیت داخلی کشور خود (به خصوص منطقۀ سینکیانک) نگران است. چین، با در نظرداشت اهمیت موقعیت جغرافیایی افغانستان و همسایگی با این کشور، درک میکند که ثبات در افغانستان برای ثبات تمام منطقه به خصوص چین، مهم است. اگر افغانستان ناامن و بیثبات باشد، ممکن این ناامنی و بیثباتی دامنگیر چین نیز گردد.
دوم؛ چین اهمیت پروژههای بزرگ اقتصادی خویش مانند سیپیک (دهلیز اقتصادی چین و پاکستان) و راه ابریشم، در پاکستان و آسیای میانه را درک میکند که تطبیق آن در نبود امنیت و ثبات در این منطقه ممکن نخواهد بود. به همین دلیل، چین تلاش میورزد برای تامین امنیت و ثبات در منطقه کار کند.
سوم؛ چین همچنان درک کرده است که منافع این کشور در منطقه، بدون بهبود روابط و از بین بردن تنشهای موجود میان کابل و اسلامآباد نیز با تهدیدهایی مواجه میشود. اگر روابط افغانستان و پاکستان بهبود یابد، منافع منطقوی چین نیز تضمین میشود.
آیا چین میتواند میانجیگری کند؟
آمادهگی چین برای پادرمیانی بین افغانستان و پاکستان خوشبینیهایی در رابطه به کاهش تنشها میان این دو کشور، در پی داشته است؛ ولی پرسش اینجاست که چین در مذاکرات چهارجانبه (افغانستان-پاکستان-چین-امریکا) نیز حضور داشت و نتیجۀ مطلوبی به دست نیامد، اکنون میانجیگری این کشور بین افغانستان و پاکستان تا چه حدی روی بهبود درازمدت این روابط تاثیرگذار خواهد بود؟
بدون شک چین قویترین دوست استراتیژیک اقتصادی و سیاسی پاکستان در منطقه است. چنانچه در سال ۲۰۱۱م مسعود خان، سفیر وقت پاکستان در چین رابطۀ چین ـ پاکستان را عمیقتر از اقیانوسها، قویتر از فولاد، عزیزتر از بینایی و شیرینتر از عسل، تحسین کرده بود.[۳] چین میتواند از همین روابط حسنه با پاکستان استفاده کند.
در کنار این، در طول بیش از یکونیم دهۀ گذشته، نقش چین در منطقه به گونۀ چشمگیر تکامل یافته و روابط آن کشور با پاکستان نیز گسترش یافته است. در حال حاضر شرکتهای چینایی در نقاط مختلف پاکستان مشغول تطبیق پروژههای گونهگون اند و این کشور حدود ۵۷ میلیارد دالر در پاکستان سرمایهگذاری گرده است، اما در عین حال با تهدیدهای امنیتی نیز مواجه بوده است. به گونۀ مثال، در ماه می سال جاری نیز دو آموزگار زبان چینی در شهر کویتۀ پاکستان اختطاف و بعداً کشته شدند. به همین دلیل، چین میتواند به منظور حفظ منافع اقتصادی دوجانبه، برای تامین امنیت و ثبات بالای پاکستان فشار آورد.
در جانب دیگر، پاکستان طرفدار گسترش روابط و تعامل چین در افغانستان است، چون از دید پاکستان چین میتواند نفوذ هند در افغانستان را محدود سازد. افغانستان نیز به دنبال تعامل فعال چین در افغانستان است، زیرا رشد اقتصادی و نقش چین در منطقه روبه افزایش است که میتواند در عرصههای اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی با افغانستان کمک نماید.
با این هم، میانجیگری چین میتواند در کوتاهمدت برای بهبود روابط دوجانبه موثر باشد، ولی برای بهبود درازمدت روابط میان افغانستان و پاکستان نیاز به فشارهای بیشتر منطقوی و جهانی است تا پاکستان را وادار به همکاری و برخورد صادقانه در قضایای افغانستان نماید.
در گذشته نیز بارها با چنین وساطتها این روابط بهبود یافته است، اما از آنجاییکه این رابطه به صلح و امنیت در منطقه گره خورده، طبق معمول با افزایش ناامنیها در افغانستان یا پاکستان روبه خرابی نهاده است. در حال حاضر خوشبینیهایی وجود دارد که با در نظرداشت نفوذ چین بر پاکستان، اینبار چین پاکستان را وادار به برخورد صادقانه در قضایای افغانستان خواهد کرد و این روابط به گونۀ اساسی بهبود خواهد یافت.
زمینههای همکاری افغانستان-چین-پاکستان
در حال حاضر و با در نظرداشت وضعیت منطقه، منافع افغانستان، چین و پاکستان در عرصههای زیادی وابستۀ همدیگر اند و چین به سوی تعامل بیشتر با افغانستان و پاکستان در حرکت است که نیازمند روابط حسنه میان افغانستان و پاکستان نیز است.
افغانستان و پاکستان در تلاش جلب سرمایهگذاریهای چین در پروژههای مختلف از جمله تاپی، کاسا-۱۰۰۰، دهلیز راه آهن پنج کشور و سایر پروژهها اند. چین نیز میداند که افغانستان با داشتن موقعیت استراتیژیک خویش میتواند در موفقیت پروژۀ «یک کمربند-یک جاده» و دهلیز اقتصادی چین-پاکستان تاثیرگذار باشد.
افغانستان که یک مسیر ترانزیتی طبیعی است و میتواند بسیاری از پروژههای زیربنایی خود را با پروژۀ «یک کمربند-یک جاده» همسو سازد، در عین حال نیاز به تعامل و گسترش روابط همهجانبه با چین دارد؛ زیرا چین میتواند در بیشتر پروژههای اقتصادی، ترانزیت و تجارت و منابع دستنخوردۀ افغانستان سرمایهگذاری کند. اما نکتۀ مهمی که رابطه به منافع منطقوی این کشورها و موفقیت در این زمینهها دارد، تحکیم ثبات و امنیت در منطقه است که نیازمند تلاشها و همکاریهای مشترک این کشورهاست.
پایان
[۱] رادیو آزادی: «افغانستان اکنون پاکستان را همکار صلح نه بلکه طرف صلح میخواند» ۱۱ سرطان ۱۳۹۶هـ ش:
https://da.azadiradio.com/a/28590782.html
[۲] ارگ ریاست جمهوری: «رئیس جمهور غنی با وزیر امور خارجه چین دیدار کرد»، ۳ سرطان ۱۳۹۶ هـش:
http://president.gov.af/fa/news-china-mofa
[۳] روزنامۀ اطلاعات روز: «آیا چین میتواند به وساطت میان افغانستان و پاکستان کمک نماید؟» ۱۰ سرطان ۱۳۹۶هـش: http://www.etilaatroz.com/49246