گزارش نشست تحقیقی «روابط دوجانبۀ افغانستان – چین»
روابط دوجانبۀ افغانستان و چین و نقش چین در تغییرات جیو-پولیتیک منطقه، در یک نشست تحقیقی مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی (CSRS) در کابل، مورد بررسی قرار گرفت.
در این کنفرانس که روز شنبه (۳۰ جدی ۱۳۹۶ هـ ش) تحت عنوان «روابط دوجانبۀ افغانستان–چین» در کابل تدویر یافت، شماری از متخصصین و محققین افغان و چینایی، چهرههای سیاسی، مقامهای حکومت پیشین و کنونی، نمایندهگان رسانهها و صدها تن دیگر اشتراک ورزیدند.
دکتور عبدالباقی امین رئیس مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی، ژن زیکسین معاون سفیر چین در افغانستان، عبدالکریم خُرم وزیر اسبق اطلاعات و فرهنگ و رئیس دفتر رئیس جمهور پیشین و سلطان احمد بهین سفیر پیشین افغانستان در چین، در این کنفرانس سخنرانی کردند.
در کنار سخنرانیهای دانشمندان افغان و چینایی، معرفی کتاب تحقیقی در مورد روابط دوجانبۀ افغانستان-چین که از سوی مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی اخیرا به چاپ رسیده است، نیز توسط احمد بلال خلیل محقق مرکز و نویسیندۀ این کتاب، ارائه گردید.
دکتور عبدالباقی امين
دکتور عبدالباقی امین، رئیس مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی در سخن افتتاحی خویش با اشاره به اهمیت روابط دوستانۀ افغانستان و چین گفت: «هر دو کشور به یک دیگر نیاز دارند، هرچند افغانستان نسبت به چین نیازهای بیشتری دارد.»
به گفتۀ او، اهمیت جیو-پولیتیک یک کشور زمانی بروز میکند که کشورهای قدرتمند جهان در تلاش رسیدن به اهداف و منافع خویش از طریق جغرافیای سیاسی آن کشور برآیند و از آنجاییکه افغانستان از اهمیت و موقعیت جیو-پولیتیک برخوردار است، در طول تاریخ مورد توجه کشورهای قدرتمند بوده است.
وی افزود: «متاسفانه در طول تاریخ موقعیت و اهمیت جیو-پولیتیک، باعث منفعت به این کشور نشده است، چون افغانها نتوانستهاند از سیاستهای قدرتهای بزرگ جهان به نفع خویش استفاده نمایند. بنابراین، این موقعیت و اهمیت افغانستان زمانی برای افغانستان مفید خواهد بود که منافع کشورهای بزرگ با منافع ملی افغانستان هماهنگ گردد.»
به گفتۀ او، این مسؤولیت دولت افغانستان است که روابط متوازنی که رقابتهای کشورهای قدرتمند منطقه و جهان را با منافع ملی پیوند دهد و افغانستان را از مبدل شدن به میدان جنگهای نیابتی بازیگران جهانی و منطقوی نجات دهد. بالعکس این کشور را به یک پُل تبادل منافع این کشورها مبدل کند و از این طریق همکاریهای منطقوی را به شکل متوازن جلب نماید.
دکتور امین گفت: «در جمع همسایههای افغانستان، چین اکنون یک قدرت اقتصادی و نظامی است و افغانها این کشور را به عنوان یک کشور دوست میشناسند، چون این کشور در طول تاریخ نقش منفی در رابطه به افغانستان بازی نکرده است.»
به گفتۀ وی، چین برای افغانستان مهم است و به آن کشور در عرصههای مختلف نیاز دارد. چین میتواند در تفاهمات روسیه و امریکا، تفاهم بین افغانستان و پاکستان و تفاهم بینالافغانی برای صلح و ثبات در کشور نقش موثری ایفا نماید. همچنان افغانستان در عرصههای زراعت، صنعت و انکشاف همهجانبه نیازمند چین است. در جانب دیگر، امنیت و ثبات افغانستان از اهمیت والایی برای چین برخوردار است و منابع دستنخوردۀ افغانستان نیز فرصتی برای تقویت و انکشاف اقتصاد چین است. از همینرو، چین برای افغانستان و افغانستان برای چین مهم است و هر دو کشور به یکدیگر نیاز دارد.
ژن زیکسین
ژن زیکسین، معاون سفیر چین در افغانستان در سخنان خویش افغانستان و چین را دو کشور همسایه، همکار و دوست خواند و گفت: «امروز ۶۳مین سالگرد روابط سیاسی افغانستان و چین است و به همین دلیل این یک لحظۀ خاص است و این کنفرانس در چنین روزی، از اهمیت ویژهی برخوردار است.»
به گفتۀ او، هر دو کشور در طول تاریخ روابط نزدیک، دیرینه و دوستانه داشته اند که سرنخ آن به زمان راه ابریشم میرسد. هرچند در طول بیش از دو هزار سال گذشته شاهد تغییرات زیادی در این منطقه بودیم، ولی چیزی که تغییر نکرده، دوستی محکم افغانها و چینیهاست.
آقای زیکسین افزود، در ۱۹مین کنگرۀ حزب کمونیست چین در بیجینگ، پیشرفتهای جدیدی در مورد دوستی استراتیژیک افغانستان و چین صورت پذیرفت و این دوستی به یک مرحلۀ جدید داخل گردید.
وی، با اشاره به روابط دوجانبۀ سه سال اخیر گفت: «شی جنپینگ، رئیس جمهور چین و اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان در سه سال گذشته سه بار با هم ملاقات نمودهاند. همچنان داکتر عبدالله رئیس اجرائیۀ افغانستان نیز ملاقاتهای متعددی با مقامهای چینی داشته است که نشان میدهد این روابط دوجانبه به کدام سو میرود.»
به گفتۀ او، «در طول چند سال گذشته تبادل افکار میان افغانها و چینیها و سفرهای متعدد هیأتهای بلندرتبۀ افغان به چین، بیپیشینه بوده است. همچنان، نشست سهجانبۀ وزرای خارجۀ افغانستان-پاکستان-چین نیز چندی پیش موفقانه در بیجینگ دایر گردید و همکاریهای سهجانبه را مورد بحث قرار داد. چین همواره از پروسۀ صلح به رهبری و مالکیت افغانها حمایت میکند و نیز میخواهد روابط افغانستان با همسایههایش حسنه باشد. بنابراین، ما بر همین میکانیزم به همکاریهای خویش با افغانستان ادامه میدهیم.»
وی گفت: «ما از الحاق اقتصادی افغانستان در منطقه حمایت میکنیم و مشترکا با همه کشورها تلاش خواهیم کرد تا افغانستان به مرکز همکاریهای منطقوی میان کشورهای منطقه و جهان مبدل گردد.»
وی ابراز امیدواری کرد که روابط دوجانبۀ افغانستان و چین بیشتر از این تقویت خواهد شد و در این مورد پروژۀ «یک کمربند – یک راه» از اهمیت بیشتری برخوردار است که عملا تفاهمنامهی نیز در مورد آن امضا شده است.
وی از کمکهای چین در عرصههای مختلف با افغانستان نیز یادآوری کرد و افزود، در کنار کمکهای اقتصادی و علمی با افغانها، ما میخواهیم در عرصۀ نظامی و ظرفیتسازی نظامی نیز با افغانستان همکاری نماییم، تا به امنیت و ثبات همگی در منطقه برسیم.
عبدالکريم خُرم
عبدالکريم خُرم، وزیر پیشین اطلاعات و فرهنگ و رئیس دفتر رئیس جمهور پیشین کشور، روابط افغانستان و چین را در روشنایی وضعیت جیو-پولیتیک منطقه، مورد بحث قرار داد.
آقای خرم گفت: «در جهان غرب هراس از تبدیل شدن چین به یک قدرت بزرگ جهان، که معادلات سیاسی جهان را تغییر دهد، از سابق وجود داشت. امروز چین به همان قدرت بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان تبدیل شده است و برای افغانستان نیز همسایهای است که تاکنون هیچگونه ضررش به افغانستان نرسیده است.»
آقای خرم با اشاره به تغییرات جیو-پولیتیک جهان در طول تاریخ گفت: «پس از جنگ سرد نقش محوری در روابط بینالملل و مرکزیت معادلات روابط سیاسی از اروپا به آسیا منتقل شد که چین و هند کشورهای عمدۀ آنرا تشکیل میدهد.»
عبدالکریم خرم افزود، چین و هند کشورهای پرنفوس جهان اند که اقتصاد آنها نیز به سرعت روبه به پیشرفت است. به همین دلیل نیاز آنها به انرژی نیز بیشتر میگردد. بخش بزرگ مواد پیشرفت چین (انرژی) از شرق میانه تامین میگردد، در حالیکه شرق میانه و راههای اکمالات انرژی چین به مرکز بحرانها تبدیل شده است و افغانستان نیز میان چین و شرق میانه قرار دارد. از جانب دیگر، در راههای اکمالات انرژی به چین از راه بحر نیز موانع ایجاد میشوند و به همین دلیل چین به راههای بدیل مانند پروژه “سیپیک” کار میکند. به گفتۀ او، چین در حال حاضر قدرت دوم اقتصادی جهان است و ممکن به قدرت نخست اقتصادی مبدل گردد، چیزی که قابل توجه امریکاست.
به گفتۀ او، پاکستان در زمان جنگ سرد و دوران جهاد افغانستان با همه کشورها به شمول ایالات متحدۀ امریکا همکاری نمود، ولی اکنون همکاری پاکستان با امریکا که در افغانستان خواهان بیثباتی امنیتی و جنگ است، با منافع چین در تضاد قرار دارد. تشنجات امریکا با پاکستان نیز به دلیل ناامنیها در افغانستان نیست، بلکه بخاطر دوستی پاکستان با چین است، چون هدف اساسی حضور امریکا در افغانستان محدود کردن چین است.
آقای خرم گفت، منفعت چین در ثبات افغانستان نهفته است و در این مورد هم در گذشته و هم اکنون تلاشهایی نیز به خرچ داده است، چنانچه اخیرا به ایجاد یک پایگاه نظامی در بدخشان اقدام کرده است، ولی متاسفانه این تلاشها مانند مذاکرات چهارجانبه نتیجهبخش نخواهد بود، چون امریکا عملا میگوید که رقبای اصلی امریکا، چین و روسیه است و در استراتیژی دفاعی خویش نیز روشن ساختند که تمرکز آنها روی مبارزه با قدرتهای بزرگ خواهد بود و به همین دلیل بیثباتی افغانستان بخاطر چین، به نفع امریکا است.
به گفتۀ آقای خرم، یگانه راهحل این است که روابط افغانستان با امریکا دوباره تعریف شود، در سطح بینالمللی با امریکا در مورد مبارزه با تروریزم محاسبه صورت گیرد و در افغانستان یک حکومتی حاکم باشد که بجای پیروی از امریکا، خود برای افغانستان و منافع این کشور تصمیمگیری کند.
سلطان احمد بهين
سلطان احمد بهین، سفیر اسبق افغانستان در چین نیز نقش چین در تغییرات جیو-پولیتیک منطقه و روابط دو کشور را مورد بحث قرار داد. به گفتۀ او، چین با قدرت اقتصادی و نظامی که دارد، میخواهد نظم جهانی را برای جهان تعیین کند که در آن همه ملتها سهم مشترک داشته باشند.
آقای بهین گفت: «دو محل اقتصادی در آسیا وجود دارد که عبارت از جنوب آسیا و آسیای میانه است. افغانستان در نقطۀ اتصال شمال و جنوب واقع است که ما آنرا به نام قلب آسیا میشناسیم. بنابراین، اهمیت افغانستان بر اساس منابعی که ما داریم نیست، بلکه بر اساس اهمیت جیوپولیتیکی است. همان طوریکه ما گذرگاهی برای جهان گشایان بودیم، حالا نیز میتوانیم یک گذرگاه و مسیر همکاریهای اقتصادی قدرتهای شمال و جنوب باشیم. اگر افغانستان بتواند این رقابتها را مدیریت کند و منافع قانونی کشورها را مشخص نماید، از موقعیت جیو-پولیتیک خویش به نفع خویش استفاده خواهد کرد.»
سلطان احمد بهین افزود، افغانستان هر زمانیکه بیطرفی اختیار کرده، به آرامش رسیده و زمانیکه به یک طرف تمایل پیدا کرده، مشکلات در این کشور بیشتر شده است. اکنون نیز افغانستان باید بتواند یک حالتی را به وجود بیاورد که قدرتهای بزرگ بتوانند در اینجا بین خود همکاری نمایند، چون افغانستان یگانه کشوری است که در تنشهای منطقوی و بینالمللی شامل نیست. در این حالت افغانستان میتواند به یک مرکز همکاریها مبدل شود.
وی گفت، چین یگانه قدرتی در این منطقه است که هیچگاهی با افغانستان مشکل نداشته است. روابط افغانستان و چین از اهمیت والایی برخوردار است. رئیس جمهور پیشین کشور نیز اهمیت زیادی به این روابط داده است و رئیس جمهور کنونی نیز اولین سفر رسمی خود را به چین انجام داد. بنابراین، ما از بهترین روابط استراتیژیک برخوردار هستیم و چین را به عنوان کشور دوست، کشور همسایه و کمک کننده و کشوری که میتواند توازن منطقوی و بینالمللی را در افغانستان حفظ کند، میشناسیم.
احمد بلال خليل
احمد بلال خلیل، محقق مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی و نویسندۀ کتاب «روابط دوجانبۀ افغانستان و چین» طی یک پریزینتیشن، به معرفی این کتاب پرداخت و میتودولوژی تحقیق، اهمیت این کتاب و ساختار آنرا مورد بحث قرار داد.
آقای خلیل گفت، تغییرات و تحولات بینالمللی، پروژههای اقتصادی چین در منطقه، نقش روبه افزایش چین در افغانستان، و پُر کردن خلای علمی در این مورد، عواملی اند که باعث اقدام به نگاشتن این کتاب شده است.
به گفتۀ او، اهمیت این کتاب بیشتر در این است که روابط چین و افغانستان را از لحاظ تاریخی به خصوص در شش دهۀ گذشته به گونۀ تفصیلی مورد تحقیق و تحلیل قرار داده است و منافع دو کشور و سیاستهای خارجی در برابر یکدیگر در یکونیم دهۀ گذشته را به گونۀ همهجانبه بیان کرده است.
به گفتۀ احمد بلال خلیل، در نگارش این کتاب بیشتر از روش تحقیقی تاریخی و کیفی استفاده شده و از اسناد آرشیفی و برخی کتابهای موجود در این رابطه کار گرفته شده است. در کنار آن از نشستها با متخصصین چینایی، مصاحبهها و تحلیل حوادث نیز استفاده صورت گرفته است.
آقای خلیل افزود: «در فصل نخست این کتاب روابط تاریخی دو کشور بحث شده، در فصل دوم آن روابط دوجانبۀ چین و افغانستان از سال ۱۹۵۵ الی سال ۲۰۰۱ مورد بحث قرار گرفته است، در فصل سوم آن روابط دو کشور بین سالهای ۲۰۰۱-۲۰۱۵ بحث شده است، در فصل چهارم منافع، نگرانیها و سیاست خارجی چین در افغانستان بحث شده، در فصل پنجم سیاست خارجی افغانستان در قبال چین و منافع افغانستان در چین مورد بحث قرار گرفته است و در فصل اخیر کتاب نیز خلاصۀ تحقیق، نتائج و پیشنهادات تحقیق ارائه گردیده است.»
پایان