تجلیل از سی امین سالروز فروپاشی دیوار برلین

روز شنبه 18 عقرب 1398 ه ش مطابق 9 نوامبر 2019م که مردم افغانستان و امت بزرگ اسلامی مصروف تجلیل از سالروز تولد باسعادت ناجی بشریت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم بودند، در آن سوی دیگر کرهء خاکی تعداد دیگری از انسانها مصروف مراسمی کاملاً متفاوت بودند. آنجا در شهر برلین که روزگاری پایتخت المان نازی رایش چهارم بود، امت اروپایی سی امین سالروز شکستن دیوار برلین را جشن گرفتند. مراسم با گذاشتن گل در چاک های بقایای دیوار برلین توسط انگلا مرکل، صدراعظم جرمنی و تعدادی دیگر از زعمای اروپایی با سادگی گشایش یافت و تا چهار روز ادامه یافت.

خانم مرکل که خود در آنطرف دیوار آهنین یعنی برلین شرقی زاده شده است، در مراسم افتتاح از شکستن دیوار برلین بعنوان یک حادثهء بزرگ در تاریخ اروپا یاد نموده اظهار داشت  “هیچ دیواری که مردم را جدا از هم نگاه دارد و آزادی‌شان را محدود کند … آنقدر بلند نیست که نتوان آن را پایین آورد.” خانم مرکل همچنین گفت: “ارزش‌هایی که اروپا بر پایه آنها بنا شده – آزادی، دموکراسی، برابری و حاکمیت قانون – هیچ کدام بدیهی نیستند و هرکدامشان باید هرازگاهی احیا شوند و از آنها دفاع شود.”

خانم مرکل با اظهار تشویش در رابطه به دیموکراسی اروپا گفت: “هیچ عذری برای ما پذیرفته نیست و موظفیم سهم مان را برای آزادی و دموکراسی انجام دهیم.” این درحالیست که جرمنی همانند برخی دیگر از کشورهای اروپایی با موجی از قدرت گرفتن احزاب راست افراطی روبه‌رو است. این احزاب ضمن اینکه میانهء خوبی با دیموکراسی ندارند، تمایلاتی نژادپرستانه و ضد خارجی داشته در برابر مهاجرین موقف کاملاً دشمنانه دارند.

ضمن این مراسم، فرانک والتر اشتاین‌‌مایر، رئیس‌جمهور آلمان، در سخنرانی خود، ضمن ادای احترام به کشورهای همسایه آلمان گفت:‌ “بدون شهامت و اراده آزادیخواهانه پولندی ‌ها، مجارها، چک‌ها و سلواک‌ها، انقلاب‌های صلح‌آمیز اروپای شرقی و اتحاد آلمان، ممکن نبود.” ولی، نه وی و نه هم بقیه سخنرانان از قربانیهای مردم افغانستان در ارتباط به فروپاشی دیوار برلین ذکری نکردند. درحالیکه مردم افغانستان با تقدیم یک و نیم میلیون شهید، و به قیمت ویران شدن 90% از خاک و اقتصاد خویش، حاکمیت هفتاد سالهء اتحاد جماهیر سوسیالستی شوری را متزلزل ساخته، راه آزادی ملل دربند، به شمول المان شرقی و کشورهای دیگر اروپایی را فراهم نمودند.

هرچند سفارت المان درکابل، در سایت مربوط به خود نوشته: ” در این ماه نوامبر، ما سی امین سالگرد فروپاشی دیوار برلین را تجلیل میکنیم، قربانی های افغانستان هم در این روند نقش بازی کرده…”. ولی از بزرگی این قربانی ها و قیمت گزافی که مردم ما تا هنوز هم به شکل کشته شدن ده ها تن از جوانان عزیز کشور ادامه دارد، چیزی نگفته است.

دیوار برلین چگونه ایجاد شد؟

بعد از پایان جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۴۷م چهار کشور اصلی پیروز در جنگ جهانی دوم شامل شوروی، آمریکا، انگلستان و فرانسه اقدام به تقسیم کشور شکست خورده آلمان به چهار بخش جداگانه نمودند. در آغاز این شهر توسط کمیسیونی متشکل از هر چهار کشور اداره می شد و ریاست این کمیسیون هر ماه به عهدهٔ یکی از چهار کشور ها به اساس نوبت بود. بعداً فیصله شد قسمت شرقی شهر تحت کنترل نیروهای شوروی باقی بماند و قسمت غربی آن به صورت مشترک توسط سه دولت آمریکا، انگلیس و فرانسه اداره شود.

در سال ۱۹۴۸م کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه بخشهای تحت حاکمیت خود را یکپارچه کردند و جمهوری فدرال آلمان را که به آلمان غربی مشهور شد شکل دادند که نواحی غربی شهر برلین نیز تحت سیطرهء آن قرار گرفت. در اکتبر ۱۹۴۹ اتحاد جماهیر شوروی در بخش تحت حاکمیت خود یک دولت کمونیستی روی کار آورد که منجر به شکل‌گیری جمهوری دموکراتیک آلمان به شمول نواحی شرقی شهر برلین شد. با آغاز جنگ سرد کشمکش‌ها بین شوروی و دولت‌های غربی بالا گرفت و در نهایت مرز بین آلمان شرقی و آلمان غربی بسته شد.

در مارچ ۱۹۶۱، نیروهای نظامی آلمان شرقی در یک اقدامی غافل گیرانه، خیابان‌های منتهی به نقاط مرزی با برلین غربی را محاصره کردند و کارگران در مرز مشغول ساختن دیوار شدند. با ایجاد این دیوار ارتباط بین بخش‌های شرقی و غربی شهر کاملاً قطع و بسیاری از خانواده‌ها که در مناطق مختلف شهر زندگی می‌کردند تا سال 1989م برای مدت ۲۸ سال از یکدیگر جدا شدند.

دیوار برلین به عنوان اصلی ترین نماد جنگ سرد؛ با طول 155 کیلومتر و ارتفاع ۳.۵ متر که تنها 45 کیلومتر آن از داخل شهر برلین عبور می نمود و به عنوان پردهء آهنین مشهور شد، برای سه دهه یک ملت را به شکل بسیار غیر انسانی از هم جدا نموده بود. در طول سال‌هایی که دیوار برلین برپا بود ۱۲۵ نفر در پای آن کشته و حدود ۲۰۰ نفر نیز به شدت مجروح شدند. درین میان ۳۲ نفر درحالی کشته شده‌اند که اصلاً قصد فرار نداشته‌اند و ۸۰ درصد کشته شدگان زیر ۳۰ سال قرار داشتند که در میان آن‌ها ۸ زن نیز وجود داشته‌است.

در بین سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۹ حدود ۵ هزار نفر موفق شدند به برلین غربی فرار کنند. بیشتر فرارها به زمانی برمی‌گردد که تنها حصار بین دو بخش شهر سیم‌های خاردار بود. همچنین بعضی‌ها از طریق پنجره‌های آپارتمان‌های کنار مرز به آن طرف حصارها رفتند. بعد از احداث دیوار، فرار از طریق تونلهای مترو، سیستم فاضلاب و حفر تونل انجام می‌شد.

نقش افغانها در فرو پاشی دیوار برلین

قشون سرخ اتحاد جماهیر سوسیالستی شوروی به تاریخ 6 جدی 1358 ه ش (27 دسامبر1989 م) به افغانستان حمله نموده رئیس جمهور خلقی، حفیظ الله امین را همراه با خانواده اش در تپهء تاج بیک از بین برده به جای او ببرک کارمل از رهبران شاخهء پرچم حزب دیموکراتیک خلق افغانستان را به قدرت رسانیدند که روابط نزدیکی با شوروی داشت. این هجوم با عکس العمل شدید مردم افغانستان مواجه گردیده به طرف جهاد بخاطر آزادی وطن و دفاع از مقدسات زیر لوای تنظیم های جهادی که بیشتر شان در پاکستان مستقر بودند؛ سوق نمود. علاوه برین، هزاران تن از جوانان کشور های اسلامی بنا بر اشتراک عقیده با مردم افغانستان به نیت جهاد علیه اشغال شوروی راهی افغانستان گردیده در کنار مجاهدین افغانستان در سنگر علیه قشون سرخ قرار گرفتند. علاوه برین، مؤسسات بی شمار اسلامی و غربی مصروف تقدیم خدمات صحی، تعلیمی و خیری برای مهاجرین افغان گردیدند. درین میان کشورهای غربی به رهبری امریکا و تعداد زیادی از حکومت های کشور های اسلامی به شمول عربستان سعودی، ایران و پاکستان نیز با تقدیم کمک های مالی، تسلیحاتی و انسانی در کنار مجاهدین ایستادند. در جبهه سیاسی نیز اجماع جهانی ( به استثنای کشورهایی محدود) بوجود آمد که اساس آن محکوم ساختن تجاوز شوروی و جنایات آن در افغانستان و حمایت از مجاهدین افغانستان بعنوان نیروی تجاوز شکن و نمایندگان واقعی مردم افغانستان بوجود آمد.

شکست اتحاد شوروی؛ به مثابهء سرآغاز فروپاشی دیوار برلین

حمایت همه جانبهء جامعهء جهانی از یک طرف و اتحاد و همبستگی مردم افغانستان و قربانیهای بیدریغ ایشان از طرف دیگر؛ توان مقاومت از ابر قدرت وقت؛ اتحاد جماهیر شوروی را سلب نمود. پس از آنکه میخائیل گورباچف در ….زمام امور اتحاد شوروی را به دست گرفت؛ خواست به جنگ افغانستان نقطهء پایان بگذارد. وی با افزایش نیروهای اتحاد شوروی و تشدید حملات بالای مجاهدین؛ خواست به جنگ افغانستا ن نقطهء پایان بگذارد. اما بزودی متوجه شد که پیروزی بر افغانها از طریق جنگ ممکن نیست. همان بود که راه مذاکره وصلح در پیش گرفته با امضای پیمان صلح ژنیو در اپریل 1988 م؛ عقب نشینی تدریجی نیروهای نظامی شوروی از افغانستان را آغاز نمود که تا یک سال تکمیل گردید. با خروج آخرین سرباز شوروی از خاک افغانستان در 15 فبروری 1989م ( ۲۶ دلو ۱۳۶۷ هـ ش) دیگر جهان متقاعد شده بود که اتحاد جماهیر بزرگ شوروی در افغانستان شکست خورده است. این شکست، بعداً الهام بخش تمام خیزش ها و قیام های مردمی در آسیای میانه و اروپای شرقی گردید.

هرچند تا ایندم هنوز حکومت دست نشانده شوروی در کابل برحال بود و مجاهدین افغان هنوز به پیروزی کامل نرسیده بودند، اما با خروج مفتضحانهء نیروهای شوروی از افغانستان دیگر در پنجهء آهنین کشور شورا ها، توان دیروزی آن باقی نمانده بود. همان بود که ملت های دربند و اسیر که سالها به عنوان اقمار استعمار سرخ در غلامی و استبداد به سر می بردند؛ یکی پی دیگری قد علم نموده علم آزادی خواهی را بلند نمودند. مردم المان شرقی آنوقت که بیش از دیگر ملتها، رنج بردگی، فقر و استبداد کمونیستی را تجربه نموده بودند؛ در اواخر سال 1989م دست به تظاهرات وسیع علیه آخرین حکمران کمونیست؛ اریش هونکر زده و به انتقاد از هبران کشور پرداختند. با گسترش تظاهرات؛ رژیم دیکتاتور مجبور به عقب نشینی در برابر مردم گردیده با دل نخواسته وعده نمود که آزادی های مردم را تأمین نموده و دیوار برلین را برخواهد داشت. بالاخره به تاریخ 9 نوامبر معترضین خود به شکستن دیوار آغاز نموده شگافی در آن ایجاد نمودند که باعث فرار هزاران تن از برلین شرقی به برلین غربی گردید.

شکستاندن قهری دیوار برلین معنویات نظام حاکم در المان شرقی را به شدت درهم کوفت و توان مقاومت در برابر خیزش های مردمی را از آنها گرفت. یکماه بعد از فروپاشی دیوار برلین، المان شرقی از هم فروپاشید و بعد از آن دولتهای بلوک شرقی؛ یکی پی دیگری سقوط نمودند تا اینکه در سال 1991م “جنگ سرد” رسماً پایان شده اعلان گردید.

خلاصه

افغانها اگر در فروپاشی دیوار برلین نقش مستقیم نداشتند؛ بدون شک در فروپاشی این دیوار و آزاد سازی ملت های دربند اروپایی و آسیایی زیر سلطه شوری؛ نقش غیر مستقیم کلان داشتند. چرا که مقاومت دلیرانهء مردم افغانستان و قربانی های بیدریغ شان علیه یک دهه اشغال شوروی بود که به نقش اتحاد شوروی به عنوان یک ابر قدرت نقطهء پایان گذاشته طلسم بلاک کمونستی را درهم شکست. افغانها یک دهه از 1978م تا 1989م بخاطر نجات جهان از دیو کمونیزم قربانی های زیادی دادند که یک و نیم ملیون شهید، یک و نیم ملیون معلول، یتم و بیوه، ویرانی بیش از 60 فیصد از آبادی و اقتصاد کشور، مهاجرت جبری بیش از پنج ملیون انسان، بخش کوچکی ازین قربانیها می باشد، درحالیکه فهرست ویرانی های معنوی که توسط افغانها تقدیم شده، بسیار طویل است. اما افسوس که تمام این قربانی ها از طرف دیگران با بی دردی جواب داده شد. ما؛ همهء هستی مادی و معنوی خود را در جهاد علیه اتحاد شوروی به داو گذاشتیم تا دنیا را از شر اهریمن جنگ و یک ابر قدرت جنگ طلب در امان بسازیم. اما افسوس که دیگران  دست به دست هم دادند تا به تداوم جنگ در کشور ما همکاری نمایند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *