بازی انتخابات داغ‌ تر شد

 

هفته‌ای گذشته یخ‌بند عدمِ ثبتِ نامِ نامزدهای ریاست جمهوری را شکست. آرام آرام بازیگران اصلی وارد کارزار شدند. دکتر عبدالله به یک ائتلاف کاملاً متفاوت نامزدی‌اش را برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت کرد. معاون اول‌اش محمد خان، از حزب اسلامی شاخه ارغندیوال و معاون دومش از حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان حاجی‌محمدِ محقق انتخاب شد.

آقای رزاق مأمون، نویسنده و ژورنالیست در مورد ائتلاف حزب، جمعیت و حزب وحدت شاخه محقق می‌نویسد: جمیعت اسلامی مجبور است بار اصلی پُرکردن صندوق ها را به دوش بکشد. دستیابی به آرای مردم هزاره درتوان تیم سیاسی استاد محقق نیست. محور استاد خلیلی، واستاد اکبری به طور جداگانه به رزمایش انتخاباتی اقدام کرده اند. بنا برین، آرای مردم هزاره به سه طرف تقسیم می شود. به خصوص اگر تیم کرزی در توأمیت با استاد خلیلی یا جناح اکبری دست به مانور بزند، بخش اعظم رأی هزاره ها به یاری هزینه گذاری های میلیون ها دالری دولتی، روانۀ صندوق های تیم دولت خواهد شد.

شاخۀ سیاسی به سرپرستی ارغندیوال خود محتاج یک حامی وسرپرست است وگذشته از آن، چنان نقطه های آسیب پذیر دارد که غیرقابل باور است ازآن جان به سلامت بدر ببرد. به گونه مثال، حزب اسلامی که درواقعیت امر یک حزب فراگیر بود و هرچند پس از تحمل سیاست های فاجعه بار گلبدین حکمتیار و شرکت گسترده در تخریب کابل، درچاه بدنامی ودلسردی نگونسارشد؛ درجامعه به شکل فراگیر حضور دارد واین حضور بیشتر زیرزمینی و فرصت طلبانه است وهرگز با جمیعت اسلامی حاضر به همکاری نمی باشند. فعالان کلاسیک ونیمه کلاسیک حزب اسلامی مثل فعالان نسل اول ودوم جمیعت اسلامی هرگز نمی توانند به اتحاد وباهمی مخلصانه وبا دوام با یکدیگر ایمان داشته باشند. این ها سی وپنج سال آزگار با هم جنگیده اند. به ویژه درشرایطی که «تنظیم ها» قدم به قدم ازنظر مقبولیت اجتماعی، کفایت سیاسی و نمودار کردن ظرفیت های مردم سالاری درحال عقب نشینی هستند.

آقای مأمون پیرامون شکنندگی این ائتلاف می‌نویسد: ضع اجتماعی و سیاسی  رهبران دولتی جمیعت اسلامی به حدی نا به هنجار بوده وبه اندازه ای از رونق افتاده است که مشارکت انتخاباتی با همین حلقۀ مجبور تر از خویش را حد اعلای لطف الهی و شگوفانی بخت فرض کرده اند. اگر کانال های ارتباطی ارگ، هستۀ انتخاباتی اشرف غنی، خلیلزاد، وجلالی به روی آقای محقق باز می بود؛ هرگز به سوی نامزد جمیعت اسلامی دور نمی خورد. اگر ارغندیوال چانس های بهتری برای رسیدن به امتیازات در جرگۀ غیرجهادی به روی خود می دید، هیچ گاه تابوی فرهنگی پشتون را نمی شکست وبه معاونت عبدالله گردن نمی نهاد. مگرجمیعت اسلامی چانس های مفید، قدرت دولتی وحضور گسترده درحکومت واقتصاد اجتماعی، اردو وپلیس ومطبوعات دارد؛ ومی توانست با درس گیری از اشتباهات بیست سال اخیرخویش، درعرصه ایجاد یک چیدمان جدید وفرهنگ تازۀ سیاسی، ساحه عمل خود را وسعت بدهد. طوری که دیده شد، جمیعت باردیگر خودش را درتنگنای تفکرات محدود تنظیمی قالب کرد.

شکست دکتر عبدالله و جمیعت از همین حالا قابل پیش بینی است. نخستین علامت این شکست، بیعت دو باره به تیم ارگ و خزیدن زیرخیمۀ حمایتی مارشال فهیم است. دکترعبدالله به جای نزدیکی وتفاهم با اقشار مختلف مردم، خودش را از دار تفاهم با فهیم و کارداران دولتی و تنظیمی آویخت. جمیعت اسلامی در ده سال اخیر با وصف تلاش های آشکاروعیانی که برای تبرئه از دخالت های فهیم قسیم دردرون خویش تجربه کرده، وجنبش روشنگری جوانان به سوی قوام نزدیک می شد؛ سرانجام باردیگر اسیر مارشال فهیم شد؛ کسی که درچندین نوبت جمیعت وجامعه تاجک تباران را با سخت ترین ضربات وشکست های اعتباری وسیاسی مواجه کرده و اینک برای تباه کردن جایگاه تاجکان درآیندۀ قدرت و ضمانت قدرت شخصی وخانواده گی، هم با امریکا سرستیزه برداشته؛ وهم از تفاهم با جریان های غیرجهادی حاشیه می رود.

آقای مأمون در نتیجه‌گیری می‌نویسد: نتیجه گیری ائتلاف انتخاباتی دکتر عبدالله قطعاً این است که آنان پیروز اصلی انتخابات نخواهند بود. نه حوادث اجازه چنین اتفاقی را می دهد؛ نه جامعه جهانی و نه هم جنگی که از چهار طرف به سوی پایتخت دور خورده است. اصل انتظار ائنلاف جمیعت، ارغندیوال و محقق این است که درروزهای آخر رقابت های انتخاباتی، تصمیم خواهند گرفت که به جریان غالب انتخاباتی دست همکاری دراز کنند وبدین وسیله بازهم سیاستگران هرسه جناح در تشکیلات حکومت آینده برسر کار می مانند. والله اعلم.

احمدی سعیدی، کارشناس مسایل سیاسی در پیوند به ائتلاف جمعیت+حزب می‌گویدکه دکتر عبدالله به حزبِ شاخه‌ای ارغندیوال امتیازاتِ بیشتر از حد قایل شده است. واقع حکیمی، سخن‌گوی جمعیت به وضوح گفت که حزبِ جمعیت با حزب ارغندیوال به توافق رسیده اند تا پس از پیروزی در انتخاباتِ پیشرو به تقسیم وزارت‌خانه‌ها، سفارت‌ها و ولایت‌ها به پردازند.

روز چهار شنبه هفته ای گذشته وکیل مردم کابل در ولسی جرگه، عبدالرب‌رسول‌سیاف از وکالت استعفا داد و نامزدی خود را اعلان نمود. سیاف، محمداسماعیل، وزیر انرژی و آب را به حیث معاون اولش برگزید. این در حالیست که نامزدِ تیم حاکم هنوز هم مشخص نشده و ضمناً برخی بازیگران این کارزار، منتظر معامله اند تا به قیمت بلندتر برنده ای بازی شوند.

با در نظرداشت جریان این بازی، هنوز هم امکان ائتلاف‌های نو وجود دارد. هنوز هم امکان معاملات نو وجود دارد. جنرال دوستم هنوز هم مصروف رایزنی با جناح‌های سیاسی است. پس در اینچنین وضعیت نمی‌شود روی موقف‌های فعلی حساب شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *