سیاست خارجی ایالات متحده در قبال امارت اسلامی

توسط: مرکز مطالعات استراتژيک و منطقوی

یادآوری: نسخۀ PDF این تحلیل را از اینجا دانلود نمایید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آنچه درین شماره می‌خوانید:

  • تعامل امارت اسلامی و ایالات متحده امریکا
  • مقدمه
  • آیا امریکا رسما امارت اسلامی را به رسمیت بشناسد؟
  • اهداف خاص سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در مورد امارت اسلامی
  • نتیجه
  • پیشنهادات
  • منابع

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مقدمه

سياست خارجي ايالات متحده امریکا در قبال كشورهاي جهان و منطقه در دوران رؤساي جمهور مختلف امریکا متفاوت بوده است، اما قبل از جنگ جهاني اول برخي از محققان سیاست خارجی نظرياتي را در مورد سياست خارجي ايالات متحده امریکا ارائه كردند که بعدها تبدیل به مکاتب سیاست خارجی امریکا شدند. به طور خلاصه، سه مکتب فکری مهم در سیاست گذاری ایالات متحده امریکا در امور خارجه وجود دارد که سیاست خارجی ایالات متحده با تأثیرپذیری از این مکاتب سازماندهی می‌شود. این مکاتب به شرح زیر است:

۱- همیلتونیسم (Hamiltonism): این مکتب بر آن است که سیاست خارجی ایالات متحده امریکا به جای منافع ملی مبتنی بر ارزش های امریکایی است؛ پذیرش این ارزش‌ها در کشورهای دیگر باید بدون جنگ و مداخله باشد به گونه‌ای که ایالات متحده امریکا ابتدا خود را الگوی این ارزش ها قرار دهد و سپس کشورهای دیگر داوطلبانه آن را بپذیرند. خلاصه اینکه این مکتب منفعت گرا نیست، بلکه ارزش محور است و مخالف مداخله و جنگ در کشورهای دیگر است.

۲- جکسونیسم(Jacsonism): این مکتب مبتنی بر واقعیات است و معتقد به استفاده از قدرت در سیاست بین الملل است. این مکتب بر خلاف همیلتونیسم در سیاست خارجی  امنیت محور است و استوار بر دستیابی به منافع ملی ایالات متحده امریکا.

مکتب جکسونیسم سه اصل اساسی دارد:

الف- مداخله در کشورها و مناطق مختلف جهان به منظور دستیابی، حفظ و توسعه منافع ملی ایالات متحده امریکا.

ب- حفظ و گسترش جایگاه ایالات متحده امریکا به عنوان یک قدرت در نظام بین الملل و در صورت نیاز، استفاده از قدرت و زور در این راه.

ج- واکنش فوری به تهدیدات علیه منافع ملی ایالات متحده امریکا.

۳- ویلسونیسم(Wilsonism): بر اساس ایده‌ی این مکتب، ایالات متحده امریکا سیاست خارجی خود را برای پذیرش ارزش‌های امریکایی  از طریق مداخله و جنگ به کار می‌برد.

بر اساس این مکتب، ایالات متحده امریکا در سیاست خارجی خود به جای منافع زودگذر ملی، ارزش های دائمی امریکایی را در اولویت قرار می دهد و سیاست خارجی را به گونه ای سازماندهی می کند که جهان را امریکایی کرده و ارزش های امریکایی را در جهان تحمیل کند و در صورت لزوم از زور و قدرت نیز استفاده می کند. بر اساس این مکتب، ایالات متحده امریکا گاهی اوقات برای عملی کردن این ارزش‌ها در جهان جنگ و مداخله نیز می‌کند حتی اگر این جنگ و مداخله برخلاف منافع ملی امریکا باشد باید انجام شود. یعنی وقتی منافع و ارزش‌های ملی برابر هم قرار گیرند، باید به ارزش‌ها اهمیت داده شود.[۱]

تفاوت همیلتونیسم با ویلسونیسم در این است که همیلتونیسم جنگ و مداخله در جهان را برای اجرای ارزش های امریکایی نمی‌پذیرد و ویلسونیسم اجازه جنگ و مداخله در جهان را برای اجرای ارزش های امریکایی می دهد.

این سه مکتب قبل از جنگ جهانی اول در ایالات متحده امریکا تأسیس شدند، و رؤسای جمهور ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون تحت تأثیر آن هستند.

اگر این مکاتب را در مورد روسای جمهور ایالات متحده امریکا پس از جنگ سرد اعمال کنیم، می توان گفت که سیاست خارجی جورج بوش (پدر جورج دبلیو بوش) از مکتب جکسونیسم و ​​ویلسونیسم، ​​کلینتون از مکتب همیلتونیسم، جورج دبلیو بوش از مکتب ویلسونیسم، سیاست خارجی اوباما و جو بایدن از همیلتونیسم و ​​جکسونیسم و ​​سیاست خارجی ترامپ از جکسونیسم متأثر بود.

ایالات متحده سیاست خارجی خود در مورد امارت اسلامی را بر اساس این مکاتب سیاسی سازماندهی می کند. هنگامی که امارت اسلامی در سال ۱۴۰۰ خورشیدی دوباره به قدرت رسید، بنابراین از آن زمان تاکنون هیچ تغییر اساسی در سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در مورد امارت اسلامی ایجاد نشده است. ایالات متحده امریکا در تلاش است تا با امارت اسلامی به گونه ای تعامل داشته باشد که نه آنقدر جدی باشد که امارت اسلامی را با تمام معنی از دست بدهد و نه قبل از پذیرش خواسته های خویش آنرا به رسمیت شناخته روابط خود را با آن عادی کند.

در این تحلیل ابتدا تعامل امارت اسلامی و ایالات متحده امریکا را روشن نموده و سپس اهداف مشخص سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در قبال امارت اسلامی را توضیح می‌دهیم.

تعامل امارت اسلامی و ایالات متحده امریکا

تعامل به این معناست که ایالات متحده امریکا در زمینه‌های مختلف با امارت اسلامی گفت‌وگو می‌کند، کمک‌های بشردوستانه می‌کند و در مورد آینده با آن گفت‌وگو می‌کند، اما رسماً آن را به رسمیت نمی‌شناسد و ارتباط خود را با آن قطع نمی‌کند یعنی راه های متعددی برای مذاکره و تفاهم باز است و یک طرف نمی خواهد همه شروط آن را طرف دیگر قبول کند، اما با تغییر برخی شرایط، احتمال دارد آینده روابط دو کشور روشن‌تر شود.

هنگامی که در سال ۱۴۰۰ ه.ش امارت اسلامی دوباره به قدرت رسید، ایالات متحده امریکا از یک سو می خواست امارت اسلامی را به دلیل نقض حقوق بشر،[۲] روابط با گروه های تروریستی بین المللی، عدم تشکیل دولت فراگیر محکوم کند. از سوی دیگر، خواستار گفتگو با امارت اسلامی در مورد آینده افغانستان، ارائه کمک های بشردوستانه، تایید پیشرفت‌های اقتصادی و تشویق آنها برای از بین بردن داعش بود. امریکا برای رسیدن به هدف اول، امارت اسلامی را تحریم کرد، دارایی های بانک مرکزی افغانستان را مسدود کرد، در سفرهای رهبران محدودیت ایجاد کرد و برای رسیدن به هدف دوم، آژانس‌های کمک رسانی بین المللی را باز گذاشت. با ارسال چهل میلیون دالر در هر هفته از طریق ملل متحد به ثبات پول افغانی کمک کرد، کنفرانس های دوحه را سازمان داد و بودجه ویژه ای را از کنگره برای کمک های بشردوستانه تصویب کرد.

در روشنی آن‌چه گفتیم، ایالات متحده امریکا  در برقراری روابط با امارت در دو راهی بر سر می‌برد؛ یعنی نه می تواند به طور کامل با آن قطع رابطه کند و نه می تواند آن را به رسمیت بشناسد، به همین دلیل است که راه سوم اتخاذ شده است[۳]  و آن که با امارت اسلامی همچنان در داد و گرفت باشد؛ در برخی زمینه ها با آنان تعامل می‌کند و برای اصلاح برخی حوزها‌ها آنان را تحت فشار قرار می‌دهد و تا کنون این سیاست امریکا ادامه دارد. [۴]

به طور خلاصه، سیاست خارجی کنونی ایالات متحده امریکا این است که همچنان با امارت اسلامی در ارتباط باشد و در مورد آینده با آن مذاکره کند و چنین سیاستی ممکن است دلایل زیر را داشته باشد:

۱- فاجعه انسانی و اقتصادی: ایالات متحده امریکا نمی خواهد در فاجعه انسانی و اقتصادی در افغانستان مقصر شناخته شود، زیرا به جایگاه ‌اش در سطح بین المللی لطمه می زند و برخی از قدرت های بزرگ دیگر از آن به عنوان تبلیغات استفاده نموده به دنیا می‌گویند که ایالات متحده امریکا هر کجا که رفته، چنین بحران‌هایی را به جای گذاشته است، به همین دلیل است که ایالات متحده امریکا می‌خواهد از طریق تعامل با امارت اسلامی، کمک‌های بشردوستانه و کمک‌های اقتصادی به افغانستان ارائه کند.

۲- قوی‌بودن قدرت سیاسی امارت اسلامی: ایالات متحده امریکا متوجه شد که در طول حکومت نزدیک به سه ساله، امارت اسلامی از قدرت سیاسی کامل برخوردار است، امنیت برقرار کرده و مرکز اعمال قدرت را در اختیار دارد. بنابراین، ایالات متحده امریکا می خواهد که این منطقه را به طور کامل از دست ندهد و چون قدرت سیاسی امارت اسلامی قوی است، باید برای پیگیری اهداف خود در منطقه با آن در تعامل باشد.

۳- برقراری روابط  و دیپلماسی فعال کشورهای همسایه و منطقه با امارت اسلامی: امارت اسلامی با ایران، چین، آسیای میانه، ترکیه و روسیه در منطقه دیپلماسی فعال دارد و روز به روز روابطش با آنها تقویت می شود. در صورتی که ایالات متحده امریکا رابطه خود را با امارت اسلامی به طور کامل قطع کند، آنگاه این کشور به دست دشمنانش می افتد و ایالات متحده هرگز این را نمی خواهد و به همین دلیل می خواهد با امارت اسلامی در تعامل باشد.

۴- تمایل امارت اسلامی به احیای روابط با غرب: موضوع دیگر این است که ایالات متحده امریکا می بیند که امارت اسلامی می خواهد روابط خود را با غرب به ویژه ایالات متحده امریکا بازسازی کرده در این زمینه آماده گفتگو می‌باشد. بنابراین در چنین شرایطی، ایالات متحده امریکا نمی تواند از مذاکره و گفتگو فرار کند، به همین دلیل درگیر مذاکرات مختلف با امارت اسلامی است.

آیا امریکا رسما امارت اسلامی را به رسمیت بشناسد؟

وب سایت امور خارجه (Foreign Affairs) منتشر شده توسط شورای روابط خارجی  Council on Foreign Relations (CFR)) ایالات متحده آمریکا از بسیاری از اساتید دانشگاه، محققین و سیاستمداران فعلی در مورد این سوال پرسیده است و در نتیجه تقریباً نیمی از آنها معتقدند که باید این رابطه با امارت اسلامی برقرار شود، برخی کاملاً مخالف هستند و می گویند هرگونه تعامل و رابطه با امارت اسلامی باید قطع شود و برخی دیگر بی طرف هستند و این نظر بسته به شرایط می‌باشد. در اینجا خلاصه‌ای از سه نظر و دلایل آنها را ارائه می کنیم:

نظر اول: ایالات متحده امریکا باید با امارت اسلامی ارتباط برقرار کرده و آنرا به رسمیت بشناسد: برقراری ارتباط با امارت اسلامی و رسمیت بخشیدن به این دولت می تواند برخی از چالش های امنیتی پیش روی ایالات متحده امریکا را برطرف کند، زیرا داعش می تواند منافع امنیتی ایالات متحده امریکا در منطقه را به چالش کشیده یا مشکلات امنیتی برای ایالات متحده امریکا ایجاد کند. بنابراین ایالات متحده امریکا امارت اسلامی را به رسمیت شناخته و از طریق آن علیه داعش مبارزه موثر انجام دهد.

مسئله دوم این است که امارت اسلامی اقدامات موثری برای جلوگیری از کشت و قاچاق مواد مخدر انجام داده است و اگر امارت اسلامی متوجه شود که روابطش با ایالات متحده امریکا بهبود نمی یابد، ممکن است از طریق کاشت مواد مخدر پول هنگفتی دریافت کنند که قطعتاً به نفع ایالات متحده امریکا نخواهد بود.

تعامل فعلی ایالات متحده امریکا تا حدودی امارت اسلامی را کنترل کرده است و اگر امارت اسلامی متوجه شود که غرب هرگز آنرا را به رسمیت نمی‌شناسد، ممکن است حقوق بشر با چالش‌های بیشتری مواجه شود. با القاعده و سایر شبکه های بین المللی رابطه برقرار کرد و به آنها در خاک خود پناه دهد که این کار به هیچ وجه به نفع ایالات متحده امریکا نیست.

موضوع مهم دیگر این که چین امارت اسلامی را در منطقه تقریبا به رسمیت شناخته است، زیرا این کشور با امارت اسلامی رسماً سفیران خود را مبادله کرده است. روابط روسیه و ایران نیز بسیار نزدیک است و اگر ایالات متحده آمریکا برای برقراری روابط اقدامی نکند، این منطقه به طور کامل از دست خواهد رفت و یک بلوک منظم در مقابل ایالات متحده آمریکا شکل خواهد گرفت که می تواند منافع آمریکا را در منطقه به خطر بیندازد.

نظر دوم: ایالات متحده امریکا نباید هیچ گونه رابطه ای با امارت اسلامی برقرار کند: آگاهان در این گروه بر این عقیده اند که امارت اسلامی یک گروه تروریستی و ایدئولوژیک است و شناسایی رسمی آن باعث تقویتش می شود. دیگر اینکه آنها در حال حاضر که رسما به رسمیت شناخته نشده اند، به دختران اجازه تحصیل نمی دهند و به عنوان یک سیستم استبدادی اجازه نمی دهند که هیچ افغان دیگری در روند سیاسی با آنان شرکت کند. بنابراین اگر رسماً به رسمیت شناخته شود، نقض حقوق بشر را افزایش می‌دهد و نظام استبدادی قوی‌تر می‌شود.

نظر سوم: ایالات متحده امریکا باید رسما امارت اسلامی را با شرایط ذیل به رسمیت بشناسد: این گروه آگاهان می گویند زمانی که امارت اسلامی یک دولت فراگیر ایجاد کرد، به دختران اجازه تحصیل داده شد و ایالات متحده از تهدیدات امنیتی مطمئن شد، پس از آن امارت اسلامی به رسمیت شناخته شود. [۵]

اهداف خاص سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در مورد امارت اسلامی

ایالات متحده امریکا در سیاست خارجی خود در مورد امارت اسلامی اهداف مشخص زیر را دنبال می کند:

۱– جنگ با تروریسم: ایالات متحده امریکا همواره از افغانستان به عنوان مرکز پرورش تروریسم یاد کرده و این کشور را تهدیدی برای امنیت منطقه‌ای و داخلی خود می داند. پس از استقرار مجدد امارت اسلامی در افغانستان، ایالات متحده امریکا با دقت بیشتری به این حوزه نگاه می کند و ارزیابی می کند که آیا این کشور بار دیگر به بهشتی برای گروه های بین المللی تبدیل خواهد شد یا خیر؟ یکی از گروه هایی که ایالات متحده امریکا با آن مبارزه می کند داعش است.

یکی از اهداف سیاست خارجی ایالات متحده امریکا شکست داعش در افغانستان از طریق امارت اسلامی است و این سیاست در سال ۲۰۲۲ قوت گرفت. در ماه فبروری، ایالات متحده امریکا برای ثناء الله غفاری، رهبر داعش، ۱۰ میلیون دلار جایزه تعیین کرد. وی در ۲۶ اگست ۲۰۱۶ متهم به حمله به فرودگاه کابل شد و ۳۰ امریکایی نیز در این حمله کشته شده بودند. در اپریل سال ۲۰۲۳ ، کاخ سفید اعلام کرد که طالبان این فرد را به قتل رسانده و داعش در افغانستان به شدت آسیب دیده است،[۶]  بنابراین، ایالات متحده امریکا از امارت اسلامی می خواهد که در مبارزه با گروه های تروریستی مانند داعش در افغانستان شرکت کند.

۲– دستیابی به حقوق زنان و دختران افغان: پس از حکومت مجدد امارت اسلامی، این حکومت قانون اساسی را در حالت تعلیق قرار داد که با آن سرنوشت حقوق و تکالیف شهروندان به حالت مجهول قرار گرفته است. در بیانیه سازمان ملل آمده است: افغانستان تنها کشوری در جهان است که زنان و دختران از تحصیل در آن منع شده اند.

در ماه دسمبر سال ۲۰۲۲  امارت اسلامی زنان را از کار در موسسات داخلی و بین المللی منع کرد. همچنین سفر زنان و دختران بدون محرم را ممنوع کردند، بنابراین هدف مشخص دیگر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا کسب حقوق دختران و زنان افغان از طریق مذاکره با امارت اسلامی است.

۳-کمک های بشردوستانه: یکی دیگر از اهداف خاص سیاست خارجی ایالات متحده امریکا، ادامه همکاری با امارت اسلامی از طریق کمک های بشردوستانه است و این کمک های بشردوستانه را از چند طریق ارائه می کند: اول، از طریق سازمان های بین المللی مانند سازمان جهانی غذا، سازمان جهانی صحت و غیره…، ثانیاً از طریق سازمان ملل متحد (برای سال ۲۰۲۳، سازمان ملل متحد ۴٫۶ میلیارد دالر را برای مبارزه با بحران انسانی در افغانستان اختصاص داد)، ثالثاً، کمک کنندگان بین المللی که شامل تعدادی از دونران کشور‌های اروپایی، امریکایی و آسیایی می شود، و چهارم، ایالات متحده آمریکا، بر اساس گزارش SIGAR، از حاکمیت مجدد امارت اسلامی تا پایان سال ۲۰۲۳ میلادی ۲٫۱ میلیارد دالر به افغانستان کمک کرده است، از این رو، یکی دیگر از اهداف سیاست خارجی ایالات متحده امریکا، کمک های بشردوستانه به مردم افغانستان و عدم خروج از کشور در شرایط بحرانی است.

۴-پیشگیری از قاچاق مواد مخدر: یکی دیگر از اهداف سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در قبال امارت اسلامی، جلوگیری از تولید و قاچاق مواد مخدر است. این که امیرالمؤمنین در امارت اسلامی فرمانی مبنی بر ممنوعیت کشت و قاچاق مواد مخدر صادر کرده و با آن درامد تریاک و سایر مواد مخدر در سراسر کشور کاهش یافته است، ایالات متحده امریکا این امر را یک دستاورد برای امارت اسلامی دانسته و می خواهد امارت اسلامی در زمینه های دیگر نیز اصلاحات آورد تا روابط رسمی بین دو کشور برقرار شود.

۵-خروج همکاران امریکایی از افغانستان: یکی دیگر از اهداف سیاست خارجی ایالات متحده امریکا خروج همکارانی است که در ماموریت ۲۰ امریکا با آن همکاری کرده اند.

۶-اعمال فشار و محدودیت بر امارت اسلامی برای پذیرش خواسته هایش: پس از قدرت گیری مجدد امارت اسلامی، ایالات متحده دارایی های بانک مرکزی افغانستان را مسدود کرد و هنوز آن ها را آزاد نکرده است و همچنین سفرهای رهبران امارات اسلامی به کشور‌ها را تحریم کرده‌است. هنوز هم آن را به رسمیت نشناخته است، در سازمان ملل نیز هیچ کرسی به آن‌ها اختصاص داده نشده است، با این نوع فشارها، ایالات متحده امریکا می خواهد برخی از خواسته های خود را که بیشتر امنیتی استِ بر امارت اسلامی تحمیل کند.

نتیجه

ایالات متحده امریکا د رتعامل با امارت اسلامی سه راه دارد. اول: منزوی کردن کامل امارت اسلامی و اعمال محدودیت‌های شدید دیگر تا زمانی که خواسته‌های آنها را بپذیرد. دوم: آن‌که امارت اسلامی را به رسمیت بشناسد و با آن روابط رسمی دیپلماتیک برقرار کند و راه سوم: این است که نه به حالت انزوا بکشاند و نه هم رسماً آن را به رسمیت بشناسد، بلکه تا زمانی که امارت اسلامی تغییری در سیاست داخلی خود نیاورده‌است، با آن هم‌چنان در داد و گرفت باقی بماند. ایالات متحده امریکا تاکنون راه سوم را انتخاب کرده است.

اهداف خاص سیاست خارجی ایالات متحده در مورد امارت اسلامی، مبارزه با تروریسم، مبارزه برای تحصیل و حق کار دختران، جلوگیری از مواد مخدر، همکاری برای جلوگیری از بحران انسانی، بیرون کردن همکاران امریکایی از افغانستان و اعمال محدودیت‌ها و فشارها برای پذیرفتن خواسته‌هایش می‌باشد.

پیشنهادات

  • امارت اسلامی در سیاست داخلی خود تغییراتی ایجاد کند؛ به طور خاص، دروازه تعلیم و تحصیل دختران در مکاتب و پوهنتون‌ها را در چارچوب شریعت اسلامی بگشاید تا راه رسمیت‌شناسی هموار گردید و روابط آنان با غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا بهبود یابد.
  • ایالات متحده آمریکا تحریم ها را بر افغانستان لغو کند. زیرا عموم مردم از این اقدام آسیب می‌بینند؛ به ویژه دارایی های مسدود شده بانک مرکزی باید آزاد شود.
  • امارت اسلامی باید برای تسریع روند مذاکرات با ایالات متحده امریکا تلاش کند تا به یک نتیجه برسند، زیرا در عدم رسمیت‌شناسی این افغان ها هستند که در عرصه‌های تعلیم، اقتصاد و سایر عرصه‌های اجتماعی با مشکلات متعددی مواجه می‌شوند.

منابع

[۱] بهاره سازمند. سياست خارجی قدرتهای بزرګ، مؤسسه فرهنګی مطالعات و تحقيقات بين المللی ابرار معاصر، تهران، ۱۳۹۰هـ.ش، ۲۴- ۲۵ مخونه.

[۲][۲] Scott Worden.  Two Years of the Taliban’s ‘Gender Apartheid’ in Afghanistan, United States Institute of Peace, September 14, 2023, Access link: https://www.usip.org/publications/2023/09/two-years-talibans-gender-apartheid-afghanistan

[۳] Graeme Smith and Ibraheem Bahiss. The World Has No Choice but to Work With the Taliban, Foreign Affairs, August 11, 2023, Access link: https://www.foreignaffairs.com/afghanistan/world-has-no-choice-work-taliban

[۴] Kate Bateman. A Shift Toward More Engagement with the Taliban? United States Institute of Peace, October 25, 2023, Access link: https://www.usip.org/publications/2023/10/shift-toward-more-engagement-taliban

[۵] Foreign Affairs Asks the Experts. Should the United States Normalize Relations With the Taliban? August 21, 2023, Access link: https://www.foreignaffairs.com/ask-the-experts/should-united-states-normalize-relations-taliban-afghanistan

[۶] Congressional Research Service. Afghanistan: Background and U.S. Policy, CRS Report, December 4, 2023, Access link: https://crsreports.congress.gov/product/pdf/R/R45122

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *