وحید مژده: تا هنوز چیزی بنام پروسۀ صلح وجود ندارد!
مرکز مطالعات: اظهارات اخیر کرزی که گفته است: گفتگوهای صلح غیر از مجرای حکومت افغانستان، دسیسه بوده و آنرا درست نخوانده است، دید شما درین مورد چیست؟ و علت چنین موقف گیری حکومت افغانستان در چه بوده میتواند؟
مژده: آقای کرزی بعد از نشست پاریس، موضع ضد مذاکرات و تفاهم را گرفته و علت اش اینست که نماینده های طالبان و اپوزسیون سیاسی حکومت افغانستان در آن نشست، فرصت پیدا کردند که در مسائل مهم افغانستان با هم تبادل نظر کنند و در آنجا شش موضوع مهم و اساسی مشخص شد که در این مسائل نزد تمام جهت ها تقریباً هم نظری وجود داشت یعنی در صورت انجام مذاکرات احتمالا به توافق دست پیدا کنند.
موضوع اول قانون اساسی افغانستان بود که تمام جهت ها بر این توافق داشتند در صورت لزوم در آن تعدیلاتی بوجود آید اما تفاوت در این بود که طالبان میگفتند که این قانون اساسی را باید اصلاً از سر بنویسیم زیرا این قانون اساسی ای است که امریکا ساخته است ولی اطراف دیگر بر رفع نواقص آن تأکید داشتند.
و مسئلۀ دیگر که در آنجا مطرح شد، اشغال افغانستان بود که طالبان میگفتند اشغال سبب جنگ در افغانستان است و طرف مقابل میگفتند که جنگ، سبب اشغال در افغانستان است و در حقیقت به نحوی هر دو طرف به این موافق بودند که یکی از آن باید از بین برود و طالبان میگفتند كه اشغال باید از بین برود و طرف های مقابل میگفتند كه جنگ از بین برود اشغال خود به خود از بین میرود.
مسئلۀ دیگر، اینکه افغانستان یک کشور اسلامی است و باید احکام شریعت اسلامی در آن نافذ باشد که هیچکس در آن مخالفت نداشتند اما تعبیر از شریعت فرق میکرد و میگفتند که چیزی را که طالبان بنام شریعت آوردند با شرایط اسلام مطابقت نداشت و بیشتر به مسائل استحبابی تأکید میکردند و امور فرضی از آنها باز مانده بود.
و موضوع دیگر، ایجاد حکومت مؤقت بود که گفته شد که حکومت مؤقت باید ایجاد گرددکه البته اپوزیسیون سیاسی آقای کرزی نیز گفتند که باید آقای کرزی کنار برود،حکومت مؤقت ایجاد گردد و انتخابات درست راه اندازی شود. مسئلۀ دیگر این بود که افغانها نیازمند قانون اساسي در افغانستان است و باید اردوی ملی، امنیت ملی و پولیس ملی باید موجود باشد و ضرورت است اما در رأس آن کسانی باشند که معتمد باشند و ملت بالای آنها اعتماد داشته باشندو مربوط یک گروه و جهت نباشد. و این همه مسائل بود که در آنجا مطرح شد و در نتیجه اپوزسیون سیاسی احساس کردند که طالبان چه میخواهند و چگونه یک حکومتی میخواهند و به این نتیجه رسیدند که میشود با طالبان کنار آمد و به توافق رسید.
و اینجا بود که آقای کرزی به شدت نگران وضعیت شد بخصوص که گزارش های دادند که طالبان میخواهند با اپوزسیون صحبت کننددر نتیجه آقای کرزی گفت که دیگر هیچکسی نمیتواند با مقاومت مسلحانۀ که با حکومت افغانستان میجنگند، مذاکره کنند و فقط حکومت باید مذاکره کند و در نتیجه طرف مقابل با آن مخالفت کردند یعنی داکتر صاحب عبدالله در صحبت هایش گفت که حکومت میخواهد که همه چیز در انحصار خودش باشد، ولی ما به آنها این اجازه را نمیدهیم، صلح یک پروسۀ ملی است و همه باید در آن سهیم باشد.
مرکز مطالعات: آیا شورای عالی صلح با ترکیب فعلی خود قادر خواهد بود تا روند صلح را به شکل واقعی اش به پیش ببرد؟ و در مجموع، روند فعلی پروسۀ صلح را چگونه ارزیابی میکنید؟
مژده: ما تا هنوز چیزی بنام پروسۀ صلح نداریم. و تا حال سه جلسۀ که برگذار شده، طرفین تنها نظریات خود را مطرح کرده اند و پروسۀ صلح زمانی آغاز میشود که با موضوعات مشخص و معین، طرفین با هم بنشینند و بحث ها آغاز شوند و مذاکره کنند که تا هنوز به این مرحله نرسیده است. شورای عالی صلح را دولت بوجود آورده و معاش آنها را نیز دولت میپردازد، و ازین سبب طالبان، شورای عالی صلح را از جمع دولت میدانند و این پروسه را نمیپذیرند و و در آینده هم نخواهند پذیرفت. پس بهتر است که شورای عالی صلح، معاش خود را بگیرند و سر و صدا نکنند، چون جانب مقابل، اینها را قبول ندارند و منحیث میانجی نمیشناسند.
مرکز مطالعات: طالبان، هر نوع مذاکرات با حکومت افغانستان را قبل از خروج نیروهای خارجی از کشور ناممکن میدانند، شما این موقف طالبان را چگونه ارزیابی میکنید؟
مژده: طالبان میگویند که حکومت افغانستان که در رأس آن آقای کرزی است، متشکل از چند نفری میباشد که حتی فکر متنجانسی با هم ندارند، افکاری از هم پاشیده و باهم بی ارتباط که فقط بخاطر فساد و چپاول دارائی های مردم دور هم جمع شده اند. اگر فردا آقای کرزی از ریاست جمهوری کنار برود، دیگر چیزی بنام گروۀ کرزی درینجا باقی نمیماند، اما جهت های دیگری وجود دارند که در گذشته با آنها جنگیده اند و منحیث جناح های سیاسی مطرح هستند و ما با آنها مذاکره میکنیم. و حکومت افغانستان یک حکومت دست نشانده است و امریکایی ها هستند که صلاحیت تصمیم گیری را دارند نه حکومت افغانستان، و ما با امریکایی ها مذاکره میکنیم و در مورد خروج نیروهایش از افغانستان. و درین رابطه یک مثال واضح وجود دارد اینکه حزب اسلامی چند سالی با حکومت آقای کرزی مذاکره کرد برای پروسۀ صلح اما بالاخره هیچ نتیجۀ نگرفت. و این نمایانگر اینست که حکومت افغانستان توانایی تصمیم گیری را ندارد و اگر میداشت با حزب اسلامی که موقف نرمتر داشتند به نتیجه میرسیدند.
مرکز مطالعات: با وجود اینکه طالبان نمیخواهند با حکومت افغانستان به پای مذاکره بنشینند، چرا دولت افغانستان تأکیدی بر این مذاکرات دارد و از خود تمایل نشان میدهد؟
مژده: آقای کرزی فکر میکند که به عنوان یک دولت، طالبان باید با ما مذاکره کنند و اینرا برای خود یک اعتبار میداند، اما طالبان یک گروۀ ائدولوژیک هستند که این حکومت را نامشروع دانسته اند. اما فرضاً اگر طالبان این را بپذیرند و بیایند با حکومت افغانستان مذاکره کنند، چیزی که اتفاق میافتد اینست که جنگجویان طالب دیگر رهبری خود را قبول ندارند و به هر طرف پراگنده خواهند شد، چون اولین سوالی که برایشان مطرح میشود اینست که آیا جنگ ما با این حکومت، مشروع بوده و اگر مشروع بوده پس نباید با این حکومت مذاکره نمود و اگر مذاکره شود این معنی را دارد این حکومت مشروع و قیام ما بغاوت بوده و کسانیکه از طرف ما درین جنگ کشته شده، آیا شهید هستند یا نیستند؟ و اینجاست که دیگر چیزی بنام تحریک طالبان باقی نمیماند. در مورد امریکایی ها البته مسئله فرق میکند، طالبان میگویند که امریکایی نیروهای تجاوزگر هستند و در افغانستان آمده اند، و بالاخره امریکا درینجا شکست خورده و میخواهند از افغانستان خارج شوند و ما حاضر هستیم که با آنها مذاکره کنیم و راۀ مصئون خروج از افغانستان را به آنها نشان بدهیم اما با حکومت افغانستان مذاکره نمیکنیم.
مرکز مطالعات: تحلیل شما از سفر اخیر آقای کرزی به لندن چیست، این سفر با چه اهداف و نتایجی رونما خواهد بود؟
مژده: آقای کرزی قبل ازینکه به سفر برود، سخنگوی وی در مورد اهداف این سفر صحبت کردند و گفتند که هدف از نشست سه جانبۀ در لندن، بحث روی مسئلۀ صلح در افغانستان است و آیندۀ افغانستان بعد از 2014م، اما قضیۀ مهم نقش پاکستان در اوضاع افغانستان است.
اما دیده میشود که پاکستانی ها قبلاً خود را به این کار ماده کردند و دولت افغانستان با دست خالی رفته و دست خالی بر خواهد گشت. اولین چیزی که پاکستانی ها آغاز کردند این بود که جنرال بسم الله محمدی را به پاکستان دعوت کردند، استقبال بی سابقه نمودند و از مراکز نظامی پاکستان دیدار نمود و پنج روز را در آنجا سپری کرد و پاکستانی ها از او خواست تا سربازان افغان را برای تعلیمات به پاکستان اعزام بدارند، اما حکومت افغانستان این پیشنهاد را رد نمود و دلیل آن اینست که طی چند سالی پاکستان به عنوان یک کشور مداخله گر برای افغانستان شناخته شده ازین لحاظ این خطر را آقای کرزی قبول نکرد. پس درینجا آقای کرزی از سوی پاکستانی ها مورد سوال قرار میگیرد که چرا در مقابل تقاضای ما، پاسخ منفی ارائه گردید. و مسئلۀ بعدی اینست که پاکستان میخواهد با افغانستان قرارداد استراتیژیک امضأ کند مثلی که با هندوستان امضأ کرد. اما آقای کرزی این کار را کرده نمیتواند چرا که ذهنیت ها در افغانستان کاملاٌ برعلیۀ پاکستان است. پس وقتیکه این کار را کرده نمیتواند، پاکستان به انگلستان میگوید زمانیکه کشور همسایه بالای ما اعتماد ندارد و بر دشمنان ما اعتماد دارد، و در عین حال از ما همکاری در پروسۀ صلح به کشورش میخواهد، ما چگونه بتوانیم که همکاری کنیم؟ پس آقای کرزی با یک مشکل بزرگ در آنجا مواجه است، چون وقتی از کسی چیزی میخواهی باید در مقابلش چیزی بدهی و اینجاست که پاکستان اظهار میدارد که ما مجبور نیستیم که در هر مسئلۀ با افغانستان همکاری کنیم.
نکتۀ دیگر مسئلۀ حضور تعدادی از مخالفین مسلح پاکستانی در افغانستان است که حکومت افغانستان از آن منکر شده اما درین اواخر دیده شده که بعضی از آنها در اثر بمباران در خاک افغانستان کشته شده اند. و این هم دستاویز پاکستان است. و نتیجۀ این نشست از نتایج دو نشست سه جانبۀ قبلی متفاوت تر نخواهند بود البته پاکستانی ها وعده های خواهند داد اما به او عمل نخواهند کرد، و در سیاست یک چیز مهم اینست که اگر کسی میخواهد بخاطر منافع ملی خود دست به اقدام بزند، باید وسیلۀ فشار در اختیار داشته باشد. و افغانستان یک کشور آسیب پذیر است، مثلاً همین حالا پاکستان راۀ ترانزیتی ما را بسته است و ما هیچگونه وسیلۀ فشاری در درست نداریم که آنها را وادار بسازیم.
مرکز مطالعات: شما منحیث آگاۀ امور سیاسی، راۀ بیرون کشیدن پروسۀ صلح از بن بست را در چی می بینید؟
مژده: به نظر من بهترین راه اینست که حکومت افغانستان ازین لجاجت و سرسختی دست بردارد، اجازه بدهد که دفتر قطر باز شود، و این محدودیت را که فقط و فقط تنها با حکومت مذاکره شود از بین ببرد بلکه بگذارند که با طرف های دیگر همچون اپوزسیون سیاسی افغانستان مذاکرات آغاز شود، این مذاکرات سبب خواهد شد که قدم های بعدی برداشته شود و پیشرفت های حاصل شود.
طالبان چه اگر با حکومت کرزی مذاکرات صلح را آغاز کنند و یا با کسانیکه ممکن است در آینده حکومت را بسازند، نتیجه یک چیز است، یعنی نتیجه این خواهد بود که مذاکرات صلح آغاز میشود و طرفین روی این مسئله باهم صحبت میکنند که چگونه از رفتن افغانستان بسوی جنگ دیگری بعد از 2014م خود داری کنیم و چگونه جلو این کار را بگیریم و این به نفع افغانستان خواهد بود. و اینکه اگر کسی میگوید تنها مذاکرات از سوی من باشد، یک چیز ناممکن است.
پايان