بنبست صلح در کشور و راه بیرون رفت
تلاشهای پایان دادن به جنگ در افغانستان از چندین سال به اینسو جریان دارد، ولی این روند تاکنون توفیقی نداشته است و جنگ جاری همهروزه از افغانها قربانی میگیرد که در کنار ناامنیها، روی تمامی عرصههای دیگر نیز سایه افگنده است.
مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی (CSRS)، به عنوان نهاد فعال در عرصۀ صلح، پیش از این نیز چندین کنفرانس و سمینار ملی و بینالمللی را به منظور موفقیت پروسۀ صلح در کشور برگزار نموده و در تحقیقات، نشرات و سایر فعالیتهای خویش نیز به این عرصه توجه بیشتر داشته است.
اینکه در حال حاضر تلاشهای صلح با یک بنبست مواجه شده است و بیرون رفت از این وضعیت یک نیاز جدی کشور پنداشته میشود، بنابر همین نیاز مرکز مطالعات نخست یک نظرپرسی را از نخبهگان و فعالین عرصۀ صلح انجام داد و بعدا نشستی را برای ارائۀ نظریات شخصیتهای فعال در عرصۀ صلح دایر نمود، تا وضعیت کنونی و راهحل آن را مورد بحث قرار دهند.
به این کنفرانس هفت تن سخنران دعوت شده بود که نمایندۀ نهاد فعال حکومت برای تلاشهای صلح نیز در جمع آنها بود، ولی آنها در این نشست اشتراک نکردند. شش سخنران دیگری که در این کنفرانس سخنرانی کردند، عبارت بودند از:
- دکتور عبدالباقی امین، رئیس مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی
- انجنیر محمد امین کریم، رئیس هیأت مذاکرهکنندۀ حزب اسلامی افغانستان در مذاکرات صلح حزب اسلامی – حکومت افغانستان
- ملا عبدالسلام ضعیف، شخصیت سیاسی و فعال عرصۀ صلح
- محمد ناطقی، رئیس کمیسیون نظارت بر تطبیق توافقنامۀ حکومت وحدت ملی
- محمد زمان مزمل، شخصیت سیاسی و فعال عرصۀ صلح
- پوهاند گل رحمن قاضی، رئیس شورای صلح و نجات افغانستان
سروی:
مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی در سه ماه گذشته (از اول سنبله الی پنجم قوس) در شش شهر بزرگ کشور (کابل، هرات، کندهار، ننگرهار، بلخ و کندز) از نخبهگان جامعه در مورد صلح نظرپرسی کرده است. در این سروی، از شماری از دستاندرکاران نهادهای فعال در عرصۀ صلح، افراد و شخصیتهای فعال در عرصۀ صلح، استادان پوهنتون و سایر نخبهگان و اهل نظر از طریق یک پرسشنامه نظرپرسی شده است که تعداد آنها جمعا به ۱۸۵۵ تن میرسد. در این کنفرانس برخی یافتههای مهم آن نیز، با رسانهها در میان گذاشته شد؛ ولی نتائج و یافتههای تفصیلی آن بعدا توسط مرکز به نشر خواهد رسید.
برخی یافتههای سروی:
- بربنیاد یافتههای سروی، ۸۲.۸۱ درصد از پرسششوندهگان به این نظر بودند که جنگ جاری در کشور جهت برنده ندارد و پایان این جنگ با صلح امکانپذیر است.
- اینکه تلاشهای صلح چرا تا اکنون موفق نبوده است، ۶۷.۴۱ درصد از اشتراک کنندهگان این نظرپرسی عامل آن را عدم موجودیت ارادۀ واقعی حکومت برای صلح پنداشته است.
- از مجموع پرسششوندهگان، ۷۳.۰۶ درصد آنها گفته اند که جنگ نیابتی در کشور جریان دارد و در حال حاضر افغانها از صلاحیت صلح به معنای واقعی آن برخوردار نیستند.
- حدود ۶۵.۵۵ درصد از اشتراک کنندهگان سروی به این نظر بودند که پاکستان نمیتواند طالبان را به مذاکرات صلح حاضر نماید، ولی در این مورد نقش کمککننده را ایفا کرده میتواند.
- براساس نتائج سروی، ۷۶.۳۹ درصد از اشتراک کنندهگان به این نظر بودند که شورای عالی صلح نقش میانجی واقعی در گفتگوهای صلح ایفا کرده نمیتواند.
- در پاسخ به این پرسش که گفتگوهای صلح چگونه پیش برده شود، ۷۸.۸۸ درصد از پرسششوندهگان نظرپرسی به این باور بودند که برای موفقیت پروسۀ صلح به یک جهت میانجی بیطرف افغانها نیاز است.
- همچنان فیصدی بلند اشتراک کنندهگان، یعنی ۹۰.۲۶ درصد آنها با طرح تفاهم بینالافغانی برای موفقیت پروسۀ صلح، موافق بودند.
پیشنهادها به جهتهای درگیر:
مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی بربنیاد تحقیقات و سایر فعالیتهای خویش در عرصۀ صلح، موارد ذیل را برای موفقیت تلاشهای صلح پیشنهاد میکند:
- جنگ راهحل نیست، جنگهای گذشته ثابت ساخته است که هر جنگ با گفتگوها و صلح پایان مییابد. بنابراین، از جهتهای درگیر تقاضا داریم تا از هر راه ممکن زمینه را برای صلح مساعد نموده و از خونریزی بیشتر در کشور جلوگیری نمایند.
- اینکه جهتهای اصلی جنگ در کشور افغانهاست و قربانیان اصلی آن نیز افغانهاست، تقاضای ما از حکومت افغانستان این است که برای پایان دادن به جنگ، بر تفاهم میان افغانها تمرکز گردد و پاکستان به عنوان دروازۀ اساسی صلح پنداشته نشود.
- هرچند جنگ کنونی در کشور زیر عنوان «جنگ با خارجیها» جریان دارد، ولی اکثریت قربانیان آن افغانهاست؛ بنابراین از طالبان میخواهیم تا مسؤولیت پایان دادن به این جنگ را درک نموده و به جای جنگ روی پایان دادن به این جنگ فکر کنند.
- ما برای موفق شدن تفاهم بینالافغانی، روی ایجاد یک جهت میانجیِ تاکید میکنیم که برای تمام جهتهای این جنگ قابل قبول باشد، تا بیاعتمادیهای موجود را کاهش داده و در نزدیک نمودن نظریات هر دو جهت نقش موثر ایفا نماید.
- صلح یک قضیۀ ملی است و ابتکار آن نیز باید افغانها در دست خود بگیرند، به همین دلیل هرچند موجودیت ساختارهای متعدد برای تامین صلح در کشور مفید است، اما برای هماهنگ کردن آنها تلاش صورت گیرد و با پروسۀ صلح به عنوان یک پروژه برخورد صورت نگیرد و از استفادۀ سیاسی از آن، جلوگیری شود.
پایان